بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

! Dont fool me with your fucking ideas

در مورد نشست وبلاگی چیزی نمی گم چون بقیه دوستان لطف کردند و همه چیز رو بررسی کردند. من فقط چند تا جوابیه می دم :

سیاورشان : از بوشهری ها تعریف کرده. وبلاگ نویسای بوشهری کار خوبی کردند که خانه وبلاگ نویسان رو تاسیس کردند. اما یکی به من بگه اساسنامه و  بازرس علی‌البدل به چه درد یه وبلاگ نویس می خوره ؟ هنوز هیچی نشده چرا باید خودمون رو محدود این جور چیزا بکنیم ؟ انتخابات و کاندیدا و شورا و ...

دختر خلیج : از اومدنش به نشست اظهار تاسف کرده و گفته که شرم آوره. چون از اینکه توی یه جمع بزرگ بوده یه مقدار احساس نا امنی می کرده. دختر خلیج، مطمئن باش که توی زندگی به مشکلات و مسائل بزرگتری بر میخوری و شاید توی جمع های بزرگتری قرار بگیری و تازه مجبور بشی از خودت دفاع کنی ! پس هنوز زوده که خودتو ببازی ! البته در مورد اون شب بهت حق می دم. بعضی از آقایون یه مقدار کم لطف بودند.

البته یه موضوعی هست که باید بگم. قرار چت رومی با قرار وبلاگی فرق داره. شاید بچه های چت خیلی خیلی باحال تشریف داشته باشند اما هر چی دارند و ندارند به خودشون مربوطه. همین جا بگم دست مسعود درد نکنه چون برای همین چند ساعت خیلی هماهنگی کرد و خیلی زحمت کشید و من از نزدیک شاهد فعالیت هاش بودم. اما  قرار وبلاگی رو هیچوقت نباید با قرار چتی توی یه ساعت و یه محل برگزار کرد. هر چند بچه های چتی تعدادشون خیلی بیشتر از وبلاگی هاست. یکی از سایت ها گویا محل قرار رو اشتباها پارک دولت عنوان کرده بود. از یکی شنیدم که حدود سی چهل نفر هم توی پارک دولت جمع شده بوند !

ناخدا : هدف از یک تجمع چت رومی سمت و سو دادن به مباحث و گفتگوهاست یا  نهایتآ  آشنایی . اما یک نشست وبلاگی می تواند دیدگاه یک نویسنده آماتور را دگرگون کرده و وسیله ای برای تربیت او برای نوشته های بهتر و حرفه ای تر باشد ٬ هدف بالاتر از آن به اشتراک گذاشتن  تجارب و اندیشه هاست ... باهات موافقم. همینطور با این حرفت : همیشه بهتر است از کنار هم بودن نهایت استفاده را ببریم. 


دنیای برتر : حرف جالبی زد. گفت من توی وبلاگ شما چند نفر بیشتر از چهل پنجاه تا لینک می‌بینم که از قرار معلوم همشون هم بندری هستند اما چرا توی نشست، ما وبلاگ نویسها همش شش هفت نفر بیشتر نبودیم ؟ من هم از خودم پرسیدم چرا ؟یه روز به مسعود گفتم که می‌خوام اونایی رو که فعال نیستند و دیگه نمی‌نویسند حذف کنم اما گفت که نه، تازه لینکدونیت داره باحال میشه. لینکدونی باحال به چه درد من می خوره ؟ وقتی نصف بیشترشون آخرین پستشون مال هفت ماه پیش بوده ؟

از امروز با هر پست جدید دو سه تا وبلاگ رو که دیگه نمینویسند حذف می کنم. حداقل تنها فایده ای که داره اینه که وبلاگ خلوت تر میشه. از حقیقت نمیشه فرار کرد. به غیر از ده دوازده وبلاگ و دو سه تا فتو بلاگ ( که انصافا کارشون در حد عالیه ) کسی به طور جدی مطلب نمینویسه.

........................................................................
هنوز هم هر چی هست و نیست توی پایتخته :

عکسهای چهارشنبه سوری در بندرعباس سیتی.  از وبلاگ لور.
عکسهای چهارشنبه سوری در شهرک غرب تهران. عکاس : مجید عزیزی.

پیشاپیش سال نو مبارک.