بندرعباس سیتی
نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتیبندرعباس سیتی
نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتیMy Pulse
چند وقتیه که یه پدیده نوظهور و اتفاقا بسیار جذاب و شیرین به اسم ازدواج وبلاگی مد شده، و از اونجایی که من همیشه دنبال پدیده های نوین و جدید بودم تصمیم گرفتم که در این مورد یه مطلب بنویسم.
پرده اول: ... و خداوند وبلاگ را آفرید؛ هر کسی در مورد یه موضوع خاص مطلب می نوشت. اما بیشترین و پیش پا افتاده ترین موضوع اول عشق و بعد خاطرات روزانه بود. خوبی وبلاگ به اینه که مال خودته و می تونی هر چی دلت خواست یا به عبارتی دیگه هر چی عشقت کشید بنویسی ! ناخودآگاه، همه از زندگی شخصی، از اتفاقات روزمره زندگی، از اطرافیان، از خودشون و در کل از نگرششون نسبت به دنیای اطراف مطلب می نویسند غافل از اینکه خیلی چیزا _شخصیتشون_ رو دارند لو می دند !
پرده دوم: وبلاگتون خواننده پیدا می کنه. بعضی ها از عقاید شما خوششون میاد و بعضی ها ازتون نفرت پیدا می کنند و این یه امر طبیعیه. کم کم دوستانی پیدا می کنید و بهشون لینک میدید و بعد از مدتی دوستان ثابت شما می شند.
پرده سوم: خوب مزیت ازدواج وبلاگی نسبت به ازدواج معمولی اینه که 1- خیلی راحت و 2- خیلی زود طرف خودتو میشناسی و از محدودیت هایی که توی ارتباط واقعی وجود داره اینجا خبری نیست. یکی پیدا میشه که طرز تفکر و خصوصیات شخصیتیش خیلی شبیه به شماست. چون شما وبلاگ اون رو خوندید و اون هم وبلاگ شما رو خونده و به هم علاقمند شدید حتی بدون اینکه همدیگه رو ببینید و این مسئله آخری خیلی جالبه! چون توی ازدواج واقعی خیلی ها توی همون مرحله انتخاب قیافه می مونند و حتی به خودشون اجازه نمی دند که به طرف مقابل یه پیشنهاد خشک و خالی بدند یا ابراز علاقه کنند یا باهم صحبت کنند. نمی گم قیافه و ظاهر بی تاثیر نیست اما وقتی شما شناخت کافی از طرف مقابل پیدا کردید و عاشقش هم شدید دیگه قیافه چندان تاثیری روی انتخاب شما نداره.
خلاصه اینکه در ازدواج وبلاگی همیشه اول شناخت و عقل، بعد عشق اما در دنیای واقعی بیشتر مواقع اول عاشقی و بعد شناخت ! که خیلی ها به مرحله دوم نمی رسند و بعد از یه دوره کوتاه عاشقی از همه چیز می برند و در نهایت ... طلاق! البته نباید همیشه جنبه منفی قضیه رو دید. زوج های زیادی رو سراغ دارم که بدون شناخت و عشق زندگی رو شروع کردند اما بعد از مدتی عاشق هم شدند و ...
پرده مهم: البته خواهش می کنم چت روم و سک... چت و چه می دونم این چیزا رو باهم قاطی نکنید! مثل اون نماینده مجلس که گفته بود : " اینترنت عین فساد است !! " جواب : تکبیییر ...
من یه مادر بزرگ دارم که هر وقت صدای موسیقی از رادیو و تلویزیون میشنوه گوشش رو میگیره ! چون معتقده که این جور صداها حرامه! حالا تصور کنید جلوی همچین مادر بزرگی حرف از ازدواج وبلاگی بزنیم !
پرده باحال: اینقدر سایت ازدواج و دوست یابی و این جور چیزا زیاد شده، لوس ترینشون هم همین سایت صیغه دات کام بود! به این می گند استفاده صد در صد ایرانی از اینترنت ! مردمان هم تازه پا گرفته... سابقا ازدواج تلفنی مد بود، اما فکرشو بکنید یه ازدواج کاملا اینترنتی باشه، حتی جاری شدن خود صیغه! آقا داماد اون طرف خط و عروس خانم هم این طرف خط، یه روم توی یاهو مسنجر درست کرده باشند روش هم پسوورد گذاشته باشند ! حاج آقا صیغه عقد رو بخونه و عروس هم با تاخیر سه ثانیه ای بله رو بگه! البته این برای خارجی ها که بهFirst Kiss (اولین بوسه) بعد از عقد شدیدا اعتقاد دارند شاید یه خورده سخت باشه!
پرده پنجم: بهترین دلیل و مدرک برای اثبات حرفهام، کسایی هستند که از طریق وبلاگ باهم ازدواج کردند که معروفتر از همه وبلاگ خورشید خانومه. وبلاگی که سال 82 به عنوان بهترین وبلاگ سال انتخاب شد و آقای همسرش رو هم از طریق همین ارتباط های وبلاگی و ... پیدا کرد. البته گم نشده بود که پیدا کنه منظورم اینه که اینطوری با هم آشنا شدند !
ازدواج موفق بعدی هم دوست همین خورشید خانم بود. وبلاگ پینکفلویدیش و این هم وبلاگ همسر گرامیشون !
سرزمین خورشید، یکی دیگه از دوستان وبلاگ نویس و این هم وبلاگ همسرشون. خودتون ببینید و قضاوت کنید. مطمئن باشید خیلی های دیگه هم هستند ...
حالا آقایون عزیز فردا نرید توی چت یکی رو پیدا کنید و به قول معروف مخش رو بزنید و ... آخرش هم بیاید یقه مارو بگیرید و بگید تو گفتی تو گفتی ! من فقط نظر خودمو گفتم ... البته با دلیل.
اما گذشته از این حرفها، هنوز هم هیچ ازدواج و هیچ شناخت و هیچ عشق و هیچ خاطره و هیچ جذابیتی به پای ازدواج دانشجویی نمی رسه، اینم گفتم که نگید فلانی لاله!
در ضمن عکس بالا هیچ ربطی به فمینیسم و این صوبتا نداره گیر ندید !
...............................................................................................
تا حالا خلیج همیشه فارس رو به این قشنگی دیده بودید ؟ قصه غیرت ما ایرانیها در مورد خلیج فارس مثل حکایت اون یارو می مونه که توی دریا داشت شنا می کرد، ناو آمریکایی رو می بینه و می گه خلیج فارس ایران .... آسفالت باید گردد !
سلام. از آشنایی با شما خوشحالم و ممنون که به من سر زدید. امیدوارم که رابطه ی پایداری داشته باشیم.
سلام. حالت خوبه؟چه خبر؟نکنه خودت میخوای ازدواج وبلاگی انجام بدی و داری کم کم مقدمه چینی می کنی! مبارکه!
اصلاْ چی شد یک دفعه یاد یک همچین موضوعی افتادی؟!!!
کامیرا جان بتدرودفراوان..بسیارنوشته جالبی بود....من با هر نوع پیوندی که در آن تامل -تعمق-خردورزی وآینده نگری وجود داشت با شد کاملا موافقم...بشرطی که دوستان واقعا خودشونو همانگونه که هستند بدیگری معرفی کنند!نه آنگونه رویائی! که درآرزودارند ویا اینکه آن گونه تضاهر به خودآنگونه نشان دادنی که اگرچه نیستند! ولی تصورمی کنند طرف مقابل آنگونه دوست داره!!! ودرنتیجه خودشونو با روراستی بهم معرفی کنند!ویکسالی هم باهم سر وکله بزنند!!! متن خوبی بود تندرست وشادکام باشی عزیزم..
شما وقتی یه وبلاگ دارید و مثلا درمورد مسائل اجتماعی مطلب می‌نویسید دلیلی نداره روزی نیم‌ساعت وقت تلف کنید و درمورد خودتون دروغ بنویسید تا مثلا بعضی‌ها رو به خودتون علاقه‌مند کنید.
این جمله کاملا غلطه. آدم‌ها توی وبلاگ هم دروغ می‌گن. حتی کسایی که نویسنده و تحلیل‌گر مسائل اجتماعین. درست به همون علتی که توی زنده‌گی عادیشون دروغ می‌گن. حتی گاهی اوقات هر روز ساعت‌ها وقت صرف می‌کنن تا شما دروغ‌هاشون رو باور کنید.
اکثر کسایی که مسائل اجتماعی رو تحلیل می‌کنن فقط مثبت بودن یه پدیده مدنظرشونه و یه جورایی طوطی‌وار از یه مسأله حمایت می‌کنن بدون اینکه کنه موضوع براشون روشن شده‌باشه و اهمیت اون رو باورکنن. حتی خیلی‌هاشون توی زنده‌گی خانواده‌گیشون همه اصولی که تو وبلاگ تبلیغ می‌کنن زیرپا می‌ذارن چون معتقدن این دنیا مجازیه و اون یکی حقیقی.
فرق هست بین قبول درستی یک مسأله با باور کردن و عمل به اون.
برای شناخت یک فرد باید رفتارش در دنیای مجازی (نه فقط نوشته‌هاش) و رفتارش در دنیای حقیقی با هم مورد نظر قرار بگیره. نوشته شما یه کم غلط‌اندازه. به نظر می‌رسه شما شناخت توی دنیای مجازی و تأیید ظاهر و یه سری موردهای جزئی دیگه‌رو برای ازدواج کافی می‌دونین. البته حتما منظور شخص شما این نیست ولی از نوشته اینطور برداشت میشه. مثال‌هایی که آوردی اصلا جالب نیست. اگه بخوای یه مورد خاص رو تحلیل کنی باید همه جوانبش رو مدنظر قرار بدی. مثلا تاجایی که می‌دونم(البته شاید اشتباه کنم) ازدواج خورشیدخانم و همسرشون در زمانی اتفاق افتاده که بلاگرها غیر از رابطه مجازی و اینترنتی روابط حقیقی پایداری هم داشته‌ان. مثل قرارهای کافی‌شاپیشون یا حتی سفر به شمال که خاطراتش رو می‌تونی تو آرشیوشون بخونی. راجع به موفقیت ازدواج خورشیدخانم باید فقط خودش نظر بده و به‌جا بود برای مثال آوردنش از خودش اجازه می‌گرفتی. شاید خوشش نیاد من برای تحلیل نوشته تو ازدواج اون رو هم از دید خودم تحلیل کنم.( البته شاید هم اجازه گرفتی که اگه اینطور بود باید پایین نوشته‌ات می‌نوشتی که مثل منی هم تو تحلیلش راحت باشه).
خیلی طولانی شد. بذار یه چیز دیگه هم بنویسم و برم. به‌نظر من اینترنت فقط می‌تونه تو پیداکردن فرد موردعلاقه‌ات کمکت کنه و یه شناخت مختصر از شخصیتش بهت بده. همین. بیشتر از این روش حساب نکن.
۱- قطعا خیلی از وبلاگ نویس ها دروغ می نویسند هر چند خودم هم کسانی رو سراغ دارم که به قول شما حاضرند ساعتی رو هم صرف کنند تا من و شما حرفهاشون رو باور کنیم. اما منظور من نویسنده ها و تحلیلگران اجتماعی یا سیاسی نبود منظور از من از (( وبلاگ نویس راستگو )) کسیه که از زندگی شخصی خودش مطلب می نویسه و اهمیتی نمیده که کی از وبلاگش بازدید می کنه یا نمی کنه و کی خوشش میاد یا نمیاد، فقط برای دل خودش می نویسه. چون در واقع نمی دونه چه جور آدم هایی از وبلاگش بازدید می کنند، و همین باعث میشه که همه نوشته هاش یه جورایی راحت نوشته بشند ... مثلا من اگه بفهمم که پدرم و مادرم و زن دائی و عمو و همه پسر دائی ها و دختر خاله هام هر شب وبلاگ منو می خونند دیگه اون آزادی عمل و بیان رو در نوشتن ندارم و نمیتونم خیلی راحت به همه مسائل بپردازم هر چند خودم هم معتقدم که این عقیده خوبی نیست و باید در هر حالت بنویسی !
۲- منظورم از یه وبلاگ نویس اجتماعی مثلا همین آقا سیاوش خودمونه و همین پستش. که اتفاق های روزمره ای رو که براش اتفاق میافته رو از دید خودش می نویسه و تحلیل می کنه. خوب مثلا من با عقیده اش موافقم اما شاید یکی پیدا بشه و کامنت بذاره که آره! منم با حرف همون خانم که گفته بود (( مگه درخت از میوه خودش سیر میشه )) موافقم و تازه هزار تا دری وری هم به آقا سیاوش بگه و ... اما قطعا این برای آقا سیاوش مهم نیست و باز هم به نوشتنش ادامه می ده ... نمیدونم منظورم رو می فهمید یا نه ؟
۳- در این که نوشته من غلط اندازه شکی نیست. چون خودم هم زمانی که این مطلب رو می نوشتم حدس می زدم که برداشت های متفاوتی از این بحث بشه. اما حقیقتا من هرگز شناخت دنیای مجازی و به قول شما بعضی مشخصات ظاهری رو برای ازدواج کافی نمی دونم. بلکه معتقدم وبلاگ به عنوان یه ابزار مفید (( هر چند امکان غیر مفید بودنش هم توسط شما و خیلی های دیگه ثابت شده )) می تونه ابزار قدرتمندی برای شناخت متقابل باشه و حتی اگه بازدهی این عمل ۱۰۰ درصد هم باشه باز هم برای ازدواج واقعی کامل نیست.
۴- در مورد خورشید خانم باید بگم که من هم در جریان آرشیو مطالبشون و نحوه آشنایی ایشون با آقای همسرشون بودم، اما من فقط بعد وبلاگی قضیه مد نظرم بود. ایشون و همسرشون در ابتدا از طریق وبلاگ با هم آشنا شدند و بقیه قضایا ...
شاید بعضی‌ها بخواند مدت بیشتری رو توی دنیای وبلاگ برای شناختن هم صرف کنند اما از طرفی بعضی ها طاقت نیارند و زودتر وارد دنیای واقعی بشند ...
۴- بابت مثال زدن ازدواج خورشید خانم تا الان ازش هیچ اجازه ای نگرفتم و فکر نمیکنم نیازی هم باشه. چون اونطور که از وبلاگش به نظر میاد زندگی خوبی رو در کنار همسرش داره. ( البته اگه به قول شما یه وبلاگ نویس دروغگو نباشه ! :D)
۵- این همه بحث کردیم اما آخرش منظور من دقیقا همین چیزی بود که خودتون آخر کامنت نوشته بودی : (( خیلی طولانی شد. بذار یه چیز دیگه هم بنویسم و برم. به‌نظر من اینترنت فقط می‌تونه تو پیداکردن فرد موردعلاقه‌ات کمکت کنه و یه شناخت مختصر از شخصیتش بهت بده. همین. بیشتر از این روش حساب نکن. ))
۶- کامیرا : کامنت شما عالی و جامع بود. خوب این مسئله هنوز جا نیافتاده و از کجا معلوم که به طور کلی منسوخ نشه و یا به صورت یه رسم جدید در نیاد ... همونطور که ولنتاین ....
به همین خاطر حد و مرز ها هنوز مشخص نیست و هنوز جای بحث بیشتری هست...
سلام
کامیرا من بدجوری دارم به اینجا و نوشته هات عادت می کنم ها ((:
ولی گذشته از شوخی آره قبول دارم منم سراغ دارم و شنیدم که خوشبخت شدن
خوش باشی
سلام دوست عزیز
مطلب جالبی نوشتی
مخصوصا عکس هائی از خاتمی
راستش اخبار می گفت که خاتمی با رئیس جمهور اسرائیل
در یک جا بودند اما من باور نمی کردم
باز هم منتظر حضور سبز تان در وبلاکم هستم
همیشه شاد زی
سلام ممنونم که به وبلاگ من سر زدی
salam kamira jan matne por mohtavato khoondam
vali nazar man inke adama too weblogashoon hochvaght hame boedashoono neminevisan
yeki ghamahso minevise
yeki eshghesho yekis hadiyahso yeki sheitooniyasho vase hamin az hame lahaz nemitooni tarafo behsnasi midooni ezdevaj kheili az in chiza balatare bayad ba tamam khosoosiat taraf kenar biay inike do ta shearesho khoondi o khsohet oomad ya kolan hata az aval harfaye delesho goosh bedi bazma hanooz ye boede AMA INJADO DASHTE BASH IN MITOONE MOGHADAME II BASHE BARAYE ERTEBAT BISHTAR va age dar oon marahale badi baham kenar oomadano be ham khordan oon vaght mitooni begi ke mitoonan entekhab konan
سلام ....جالب بود .......من هم به روزم... با موسای شرجی
دوره ی آخر الزمون شده دیگه....واه واه واه!!!!!:))
سلام .... بله من هم بندر عباسی هستم.. ضمنن جالب بود
سلام خوووووووووووبی عزیزم
مرسی که بهم سر زدی
ببخشید پذیرایی بد بود -دفه بعد جبران می کنم
بازم بیا بلاگه من
شب مال من و توست
تو به نظر عالی می آیی
فقط امشب
تو درک می کنی ، گاهی اوقات که من به تو نیاز دارم
امشب همین جا بمان
و بگذار که در کنارت باشم
تو برای من بی همتائی
تو رویای من هستی . حقیقت من هستی
مطالب جالبی بود.به نظر من هم روش خوبی برای همسریابیه.از ما که گذشت!:دی
کی منتظر شما باشیم؟؟؟!!! D:
سلام مثل همیشه جذاب و خوندنی بود
ممنون از اینکه به من سر زدی۰
سلام خیلی خوب بود
آره دانشگاه ما همون جاییه که عرب نی انداخت:هرمزگانم
سلام
فقط عرض کنم چقدر سنگین است این وبلاگ.
موفق باشی.
سلام.ممنون که به من سر زدید.وبلاگ جالبی دارید.با اجازهتون لینکتونو می زارم توی وبلاگم.
سلام ، خیلی خیلی از وبلاگت و نوشتنت خوشم اومده، لینکت رو توی لینکدونیم می ذارم. به من هم سری بزن.
salam ... hale shoma?... mamnon az inke hamishe miyay..... daftare eshgh update shod... montazere hozore baharit hastam... movafagh bashi dar panahe hagh...
بازم سلام.امروز با دقت نوشته شما رو خوندم.با قسمت آخرش مخالفم!ازدواج دانشجویی اصلا خوب نیست.
سلام دوست عزیر نظر شما درمورد ازدواج وبلاگی درست بود اما باور کنید که گاهی همین نظرات شخصی که دروبلاگها نوشته میشه می تونه به تغییر شخصیت هم دجار بشه بزار اینجوری برات بکم که گاهی مطلبی رو در وب قرار می دی که این مطلب عمق تفکر شما است در عین حال اشتباه واین اطرافیان ودوستان شما هستند که با دادن نظرات نوع تفکر را عوض می کنن . من خودم یکی از او دستهافراد بودم که از همین طریق توانستم معیارهای ازدواج م را تغییر بدم وبه به اونچیزی که می خواستم برسم . ما که همیشه به خونه شما می ایییم . اگر به خونه ما هم سر بزنی خوشحال می شم
سلام موضوع جالبی بود ممنونم از اینکه به بلاگم سر زدی .
ببخشید اگه بی اجازه لینکتون رو گذاشتم توی بلاگم .
باز هم به من سر بزن .
لیلی
سلام و درود بر شما من فکر میکنم اکثر وبلاگ نویسها عقاید شخصی و واقعی شونو می نویسند به غیر از ده درصد چون هر کس هر کاری بکنه از نحوه نوشتن انتخاب مطلب نوع شکل وبلاگ نوع موزیک و همه همه نشانگر روحیات درونی ادمهاست چون اگه غیر از این باشه همه دوست دارند فقط خوب بنویسند و خودشونو ادمهای خوبی جا بزنند پس چرا این خوصصیت و امتیاز در همه وبلاگها بطور مشترک دیده نمیشه همه متحدالفکر به یک سبک بنویسند در حالیکه ما می بینیم اینطور نیست تو بعضی وبلاگها میشه حالتهای مختلف با نگرشهای مختلف پیدا کرد موفق باشی بار اول میام دوستت نویسنده وشاعر
اینجا کجاست؟
حالا البته یه کمی هیجان زده شدی؛
ولی بعضی نکته هاش رو هم درست اشاره کردی.
ایشالا بزودی یکی از همین ازدواجای جذاب؛ اینترنتی؛ دانشجویی؛ چتی ؛ وبلاگی یا اس ام اسی نصیب خودت شه؛ بعد ببینم چه جوری ازش تعریف میکنیا!
خداییش ازدواج اس ام اسی رو دیگه نشنیده بودیم ! یه اینکاره بیاد توضیح بده ...
سلام چطوری خوبی؟... دفتر عشق . دفتر عاشقان . دفتری که تنها در آن صحبت از عشق و عاشق شدن و صحبت از درد و شیرینی عشق است آپدیت شد.... منتظر حضور سبز و نظر خشکللللللللت هستم... یا حق// آنگاه که تو در کنارم نیستی شب یا روز کدامیک بهتر است؟ چه بگویم اما میدانم که : هر دو بی ارزشند آنگاه که تو در کنارم نیستی......