بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

در آمدی بر رپ

اپیزود اول:

مکان: یک استودیوی ضبط موسیقی در بندرعباس. ساعت حدود 8 شب. در نیمه باز است و من از داخل استودیو بیرون را نگاه می کنم. جوانکی ۱۸ یا حداکثر ۱۹ ساله بیرون ایستاده و با آهنگساز در حال صحبت است. جوان، لباس جین پوشیده و موهایش را کمی به شکل سیخ سیخی بالا زده و خشک کرده است. کیفی با بند دراز روی دوشش انداخته و از موبایلش صدای ضعیف آهنگی به گوش می رسد. از لای در نیمه باز نگاهی به داخل استودیو می کند و من را می بیند، لبخندی می زنم و دستی برایش تکان می دهم، با لبخند و تکان دادن سر جواب می دهد که یعنی: علیک سلام! مخلصیم! یا چیزی شبیه به این.

اپیزود دوم:

ده دقیقه بعد. آقای آهنگساز و من توی استودیو زیر باد سرد کولر که به خاطر سیستم ها باید دائما روشن باشد، نشسته ایم.

می پرسم: مشتری بود؟

می گوید: آره. داشت سفارش می داد.

ـ سفارش؟

ـ یه آهنگ توی موبایلش بود، می خواست مثل همون رو براش بسازم.

ـ حتما رپ بود، درسته؟

ـ آره.

ـ چقدر آهنگ های  رپ زیاد شده این روزها.

ـ آره، ما هم یه چند تایی مشتری واسه رپ داریم.

ـ چند تا؟ یعنی اینقدر زیادند که چند تا شون میان سراغ شما؟

ـ اووووووه، تا دلت بخواد.

ـ نمی دونستم رپ هم ضبط می کنید!

خنده ای می کند و می گوید: ما پول خودمون رو می گیریم، ضبط می کنیم.

ـ مثلا برای این مشتری چقدر می گیرید؟

ـ بستگی به نوع و کیفیت آهنگ داره...

صحبتش را قطع می کنم: حداقل قیمتی که برای آهنگسازی و ضبط و تنظیم و بقیه کارای استودیویی می گیرید چقدره؟

ـ ببین، اگه شعر از خودش باشه، ما براش آهنگ می سازیم، طرف هم میاد اینجا می خونه و ما هم تنظیم می کنیم و نهایتا یه ترانه آماده میشه. حداقل پولی که تا اینجا ازش می گیرم 100 هزار تومن برای هر آهنگ هست...

_ چرا اینقدر کم؟ نسبت به بقیه آهنگ ها خیلی کمه.

_ خوب ببین، رپ کار کردن خیلی راحته. ما یه ریتم رو از توی کامپیوتر می ذاریم تکرار بشه طرف هم می ره داخل روش می خونه، نهایتا یه زمینه هم با سینتی سایزر براش کار می کنیم، یه تنظیم ساده و تموم. رپ خیلی راحته. آهنگ های دیگه گرونند چون چند نفر نوازنده میاد، خواننده میاد، ما ساز زنده داریم. برای هر کدوم چند بار ضبط می کنیم، تازه بعد از ضبط کار اصلیمون شروع میشه، که بسته به نوع آهنگ و اعتبار خواننده چندین ماه طول می کشه. باید تنظیم کنیم، خواننده گاهی دوباره و چند باره باید بیاد بخونه. حجم کار بالاست، وقت زیادی می گیره...

ـ خلاصه، یعنی اگه یه نفر بخواد مثلا ده تا آهنگ رپ کار کنه، اینطور که شما گفتی ۱ میلیون تومن پاش در میاد؟

ـ هوممم، خوب اگه همه آهنگ ها رو خودمون بسازیم بله. تازه الان که سیستم هامون رو ارتقا دادیم، بیشتر می گیریم...

گفتگوی طولانی ای بود و ضرورتی نمی بینم بقیه اش را اینجا بنویسم. برویم سراغ اپیزود بعدی!

 

اپیزود سوم:

در مورد سبک رپ (Rap) حرف خاصی ندارم بزنم. به لحاظ دانش و اصول موسیقایی، این سبک اصلا موسیقی محسوب نمی شود چون اصلی ترین عنصر موسیقی یعنی ملودی را ندارد. تنها چیزی که باعث شده تا الان آن را به عنوان نوعی موسیقی به شمار بیاورند وجود ریتم در آن است، که البته ریتم عنصر اصلی در موسیقی نیست! یعنی یک قطعه موسیقی لزوما نیازی به ریتم ندارد تا از آن به عنوان موسیقی یاد شود، اما ملودی را نمی شود از موسیقی جدا کرد، مثل این است که چرخ را از دوچرخه جدا کنیم و بگوییم دوچرخه بدون چرخ!

رابطه خوبی با رپ ندارم. ساده تر بگویم، با رپ مخالفم. لاقل با رپی که این روزها توی ایران مد شده، با اشعاری پر از فحش و کلمات رکیک. البته کارهای خوبی هم شنیده ام که انصافا هم به لحاظ تکنیک و هم خلاقیت و هم حس، خوب کار شده اند، اما بحث من کلی است. رپ خوب داریم، خیلی کم،‌ و رپ بد هم داریم، خیلی زیاد! چیزی که ما می شنویم، رپ بد است. چون رپرها (Raper) رپ را بلد نیستند، فقط می خواهند بخوانند و خوب خواستن تنها و خواندن تنها نتیجه اش می شود چیزی که هر روز از گوشه و کنار می شنویم.

با قسمت روانشناسی قضیه که اصلا چرا رپ،‌ و چطور شد که رپ به وجود آمد و چرا برخی جوان ها رپ گرا می شوند کاری ندارم، چون کار روان شناسان و جامعه شناسان است و من نه روانشناسم و نه جامعه شناس. اما به عنوان یک وبلاگ نویس که مقوله های اجتماعی برایش جالب است و دوست دارد دلایل تغییرات یک جامعه را در بعضی حوزه ها بداند، قصد دارم به سراغ جمعیت رپ دوست، و رپ شناس و رپ خوان! البته در جامعه کوچک بندرعباس بروم. باید بروم، ببینم، بشنوم، بحث و جدل کنم، عکس بگیرم، صدا ضبط کنم، مصاحبه کنم و از این دست کارها! فقط به خاطر کنجکاوی خودم. برایم جالب است که جوانانی دور و برمان وجود دارند که حاضرند میلیونها تومان پول بدهند تا صدایشان، آن هم به طور زیر زمینی و نه به شکل چاپ شده و مجاز، همه جا پخش شود.

احتمالا بخشی از نتایج را در وبلاگ منعکس خواهم کرد. کمی طول می کشد. منتظر اپیزود های جدید باشید.

* عکس بالا، مارشال ماترز (معروف به EMINEM)، خواننده معروف رپ را در دادگاه وارن در میشیگان به اتهام حمله با سلاح کشنده نشان می دهد.

نظرات 14 + ارسال نظر
مصطفی دوشنبه 28 خرداد 1386 ساعت 02:27 ق.ظ http://isis.blogsky.com

سلام
احوال شما.
همشهری شما هستم
فکر کنم قبلا باهاتون آشنا شدم
چون کمیرا تو ذهنم هست
خلاصه مطلب جالبی بود

گل مینا دوشنبه 28 خرداد 1386 ساعت 03:40 ق.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

سلام کمیرا
خوشحالم که به این بحث پرداختی چون منم همیشه این موضوع و این سوالها تو ذهنم بوده و هست بی صبرانه منتظر تحقیقات و گزارشاتم.
متاسفانه جامعه جوون کشور ما به سمت یه جور هجوگرایی رفتند و هر روز داره این مسائل بیشتر اپیدمی می شه و این مسائل بستر جامعه و همچنین هنرو موسیقی و فرهنگ ما رو با خطر جدی روبرو کرده و
واقعا چه باید کرد؟
راستی اگه با تبادل لینک موافق هستی خبرم کن
با هر دو وبلاگم تبادل لینک کنیم.
راستی گذشته ها گذشته زیاد جدی نگیر...

علی سه‌شنبه 29 خرداد 1386 ساعت 09:02 ق.ظ

سلام کامیرا.حالت چطوره؟
همین اولش بگم که صد در صد باهات موافقم.خداییش به چه اثری باید گفت اثر هنری؟غیر از اینه که یک قطعه موسیقی خوب باید : یک ـ از ترانه قدرتمند برخوردار باشه
دو ـ آهنگسازی خوب و اصولی شده باشه
سه ـ از تنظیم علمی و به روز هم بهره مند باشه
حالا انصافا رپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپ کدوم یک از این سه فاکتور اصلی رو داره که دیگه بپردازیم به مقوله تاثیر گذاری اثر و ماندگاری اون و باقی عواملی که در ناخوداگاه خود اثر نهفته ست.
+
از اونجایی که بعضی از ترانه های رپ از پیچیدگی خاصی برخوردارن که قابل هضم و درک برای من نیستن و راحت تر بگم یه جورایی نیاز به (ترجمه) دارن پیشنهاد میکنم یه نمونه ترجمه رو برامون بذاری با این کا هم به قول چند ماه پیشت عمل میکنی هم منو از بهت این کلمات عجیب غریب در میاری
++
اگرم نشد خیالی نیست بیا با هم یه کاریش می کنیم
+++
فکر کنم نوشته م زیادی شخصی شد پس ترجیحا تائیدش نکن.قررررررررررررررررررررربونت

الهه سه‌شنبه 29 خرداد 1386 ساعت 01:09 ب.ظ http://babayebaroon.blogfa.com

رپ اعصاب خرد کنه
.............
علی آقا خوشحالم که این بلاگ یه خواننده ی سمج دیگه هم داره! شما به ترجمه گیر دادی، منم به اون گزارش جنجالی :دی

من یکی که تقریبا بی خیال شدم ببینم شما چیکا میکنی! موفقیت شما آرزوی ماست!

کاظم چهارشنبه 30 خرداد 1386 ساعت 08:14 ق.ظ http://www.kazemtanz.blogsky.com

ممکن است معنای اپیزود را دقیقا توضیح بفرمائید ؟

Episode دو معنی دارد؛ کاربرد معنی اول در حوزه نمایش، داستان و غیره است به معنی صحنه، واقعه، رویداد. معنی دوم آن یعنی قسمت، بخش.

تویتسائو چهارشنبه 30 خرداد 1386 ساعت 12:49 ب.ظ

دیشب بعد از مدتها خدا را دیدم. شکل زیبایش از یادم رفته بود .باز هم عاشقش شدم .هنوز هم روی زیبایش یادم نرفته. یک گوشه نشتم .سرم را روی شانه چپم گذاشتم .به عکس یادگاری قدیمی روی دیوار خیره شدم .زیر لب از دیشب مدام تکرار میکنم. خدا چقدر زیبا بود.آری جنون. دعامیکنم دچرش شوی.از ته دل.

فرزان چهارشنبه 30 خرداد 1386 ساعت 03:37 ب.ظ http://farzanm.co.sr

سلام کامیرا جان چطوری جالب اینه که پست جدید من به پست شما ربط داره پست ما هم یه آهنگ با خوندن خودمون اما رپ نیست.خوشحال میشم ببینید و بشنوید و نظر بدبن برا بهتر شدن کارامون.فرزان

کانوشت پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 ساعت 08:59 ب.ظ

سلام
کاملاً با تو موافقم اما کمی هم در مورد راک بگو ! راک محبوب
یا حتی کلاسیک ! کانتری و ...
مقایسه کن جالب در میاد
موفق باشی
من هم با گونوی امتحانات به روزم

کانوشت عزیز، خودت می دونی که چه نظری نسبت به راک دارم. حیفه سرسری بنویسم. به موقعش ...

علی شنبه 2 تیر 1386 ساعت 08:40 ق.ظ

کامیرا جان میل من بهت رسید؟

نه. اما من یک میل به شما زدم.
در ضمن، آدرس ایمیل نیازی به نوشتن www ندارد.

نوید سه‌شنبه 5 تیر 1386 ساعت 02:01 ب.ظ http://nogood.blogfa.com

سلام مطلب جالبی بود،ولی تا حدودی در مورد گروه‌های راک زیرزمینی هم مصداق داره، در زمینه موسیقی پاپ هم خواننده‌های بندری به دلیل نداشتن سواد درست در موسیقی و البته نبود امکانات کل آهنگ‌سازی و تنظیم و نقش سازهایی مثل ویولن و ویولن‌سل و فلوت و ساکسیفون و گیتار و ..... هرچی که بگی رو انداختن به گردن یه ارگ ناقابل.متاسفانه اکثرشون هم همین کارو می‌کنند.

مهدی پنج‌شنبه 7 تیر 1386 ساعت 12:41 ق.ظ http://www.p30fin.blogfa.com/

با سلام . انجمن وبلاگ نویسان به کجا رسید؟ نکنه منحل کردین ؟ چون من تا حالا بالای ۵ بار پیام دادم اما انگار دلسرد شدین . بنظر من تا دو هفته آینده یک جلسه تشکیل بدین و حتما بهم ایمیل بزن هم برای وقت جلسه و هم در خصوص این پیام . ممنونم از شما دوست گرامی . موفق باشید . خدانگهدار

متاسفانه من در اولین جلسه وبلاگ نویسان نبودم و از تصمیمات دوستان بی خبرم. الان هم به دلیل مشغله وبلاگ نویسی را برای مدتی کنار گذاشته ام. از سیاورشن و بقیه دوستان بپرسید.

الهه شنبه 9 تیر 1386 ساعت 09:47 ق.ظ http://babayebaroon.blogfa.com

هیچ میدونید 95000مین بازدیدکننده ی اینجا کی بود؟
من!

مرسی.

کپی شناسنامه بیارید جایزه تون رو تحویل بگیرید!

هرمز نو دوشنبه 11 تیر 1386 ساعت 10:11 ب.ظ http://hurmuz.blogsky.com

سلام عزیز
هرمز نو را هم بخوانید...

الهه سه‌شنبه 16 مرداد 1386 ساعت 10:56 ق.ظ

داشتیم از این ورا رد میشدیم گفتیم یه سلامی بدیم.


مهم نیست ولی برای ثبت در تاریخ! ~~> ۹۹۰۰۰ D:

پست بعدی احیانا گزارش تصویری از چهارشنبه سوری ۸۶ هست!
خب تا اون روز...خداحافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد