دقیقا هفته پیش یه روز قبل از انتخابات بود که یه خبر توی بندرعباس سیتی پخش شد، نمی دونم به گوش شما هم رسید یا نه؟ خبری که به گوش ما رسید این بود که سر چها راه دانشگاه (یا همون چهار راه نخل ناخدا خودمون) یه بمب کار گذاشته شده و این بمب که توی یه سامسونت جاسازی شده بوده توسط مردم غیور شناسایی شده و سرانجام توسط اکیپ ویژه خنثی سازی بمب، خنثی شده. از طرفی چون این چهار راه توی بندرعباس معروفه به دلیل اینکه خونهای بی گناه و با گناه زیادی در این محل ریخته شده و آرتیست بازیهای زیادی در این محل صورت گرفته و تیرهای هوایی و غیر هوایی زیادی در این محل شلیک شده و از طرفی دیگه چون در روز چندین عدد دانشجوی بی گناه و با گناه نیز از این محل عبو می کنند، لذا طبق معمول این اتفاق یه جوری ربط داده شد به انتخابات و سیاست و ... از این حرفهایی که کم کم داره تکراری میشه.
همه برای خودشون کارشناس سیاسی شدند و نظر می دند، یکی میگه کار خودی هاست، یکی میگه برای تخریب فلانیه، یکی به حزب توده فحش می ده، یه جا می شنویم کار القاعده است، یه جای دیگه می گند فلانی در فلان پست دولتی همچین دستوری رو داده تا جوون های مردم رو .... و خلاصه ! یکی هم اعتقاد داره که کار اقلیت های مذهبیه. البته لحظاتی بعد برادران دالتون طی بیانیه ای مسئولیت این کار غیر ورزشی رو به عهده گرفتند ! حالا بگذریم...
و اما بشنوید خبر اصلی را از خبرنگار مخفی بندرعباس سیتی:
داشتیم می رفتیم طرف شهر، مسیرمون جوری بود که باید از چهارراه دانشگاه رد می شدیم. وقتی رسیدیم دیدیم جمعیت زیادی جمع شدند و اطراف هم پر از پلیسه. گفتیم شاید باز هم درگیری و گروگان گیری و این صوبتاست بریم حال کنیم! ( خوشم میاد روحیه این خبرنگارم هم مثل خودمه !) اما دیدیم که دارند مردم رو متفرق می کنند و جلوی ما رو هم گرفتند و گفتند از این طرف نرید. بعد از مدتی فهمیدیم که بعله، قضیه بمب گذاری و این صوبتاست! نمردیم و یه هیجانی توی زندگی مون رخ داد!
و این مردم بمب ندیده: ذوق و شوق مردم برای دیدن بمب بسیار وصف ناپذیر بود به طوری که خبرنگار ما تشریح کرد: مردم خونگرم جنوب بار دیگر ثابت کردند که همیشه در صحنه هستند و در تمام مدت عمل خنثی سازی بمب در چند متری محل بمب ایستاده بودند و هر لحظه منتظر بودند تا بمب منفجر بشه و بینند این بمب بمب که می گند چیه؟
اما آرزو به دل موندند، چون اکیپ خنثی سازی در ساک رو باز کردند و به جز یه مشت کاغذ و نامه فدایت شوم و آت و آشغال چیز دیگه ای پیدا نکردند! اتفاقا چند لحظه بعد یه آقایی سراسیمه پیدا شد و ادعا می کرد که ساک مال اونه و بعد از دادن نشونی و مقداری هم قسم خوردن به جون مادر زن و خود زن !!! مشخص شد که بعله! آقا برای مدتی کنار خیابون یا توی ساندویچی یا یه جایی شبیه به اون ایستاده و از اونجایی که آی کیوی ایشون به طرز فجیعی پایین بوده موقع رفتن به خونه ساکش رو یادش می ره با خودش ببره! ساک خالی گوشه خیابان خالی همان و گزارش دادن هم همان و سر کار رفتن ملتی هم همان ! ( قافیه رو بچسب )و پلیس ها هم جلوی چندصد نفر مردم اینقدر این آقای بیچاره رو دعوا کردند که دیگه تا آخر عمرش فکر کنم هر جا سامسونت یا پلیس یا بمب یا ساندویچی ببینه حالش بهم بخوره!
برخلاف گزارش های دیگه این اتفاق مسائل حاشیه ای نداشت، چون کلا خودش در حاشیه بود! خلاصه اینکه اگه خبرها یه مقداری دقیق نبود ببخشید! لطفا اگه کسی جزئیات بیشتری داره طی یک جوابیه یا اصلاحیه یا چه می دونم هر چیزی شبیه به اون به بندرعباس سیتی اطلاع بده.
پ.ن : ۱- اینقدر آقایون مشغله مالی و روحی و فکری و غیر فکری دارند که خوب پیش میاد دیگه! حالا بهونه نیاد دست بعضی از این خانم ها و برند آسمون رو به زمین ببافند، گیر ندید !
۲- اینقدر دلم به حال اون آقاهه سوخت !
۳- همه جا بمب می ذارند، بندر هم بمب می ذارند !
...................................................................................
فتوبلاگ بندرعباس سیتی هم افتتاح شد.
سلام خوبی گفته بودی به من هم سربزن من هم اومدم وبلاگت جالبه ولی می خواستم سئوال کنم چطوری دات کام
کردی ممنون منتظرم
سلام کامیرای عزیز وبلاگ جدید مبارک... در باره بمب هم منم شنیده بودم .. خوش باشی وقت کردی به ما سر بزن
ممنون بابت شفاف سازی !
شما زیاد خودتو ناراحت نکن. با بر و بچ هماهنگ می کنیم این دفعه کامل منفجر شه ملت از بیکاری در بیان!
سلام
خوبی ؟
ببینم به ما می لینکی اگه بهت بلینکیم ؟؟؟
در آن کیف جز چند پاره کاغذ چیزی نبود ... جوان بی خیالی که کنار پیاده رو عکس می گیرد یا ساندویچ می خورد آنارشیست نیست که بمب داشته باشد ...آن جوان دوستم است . با همه کاغذ پاره های توی کیفش....
سلام کامیرای عزیز ...جالب بود....بمب آنهم در این شرجی....به جرات می گویم اگر جمله ها و توضیحات اضافی نداشت تبدیل می شد به یک طنز خوب و قوی...قربانت
سلام دوست عزیز
منتظر حضور گرمتان در وبلاگم میباشم
البته وبلاگی با مشخصات متفاوت در بلاگ اسکایی ها!
با تشکر
خدائی
سلام کامیرا خوفی؟
کامیرا" اون با گناهات منو کشته"(;
اینجاش خیلی باحا بود همه جا بمب می ذارند، بندر هم بمب می ذارند ((:
خدا رو شکر که هیچی نبوده(:
خوش باشی
سلام ...خوبی......
روزگار غریبی است نازنین
همیشه شاد زی
سلام کامیرا جان
خوبی
کجایی؟
سلام
به وبلاگ من هم سر بزنی بد نیست نازنین
بای بای.
خیلی وقته که وب بازی رو کنار گذاشتم. درست بعد اینکه اسیر سایت مذاب و دانشگاه شدم بی که بدونم دارم کجا میرمو چه میکنم .الان چند وقتیه بخودم اومدم . چطوری رفیق قدیمی؟
همون خاطره ی دور ؛ تصویر یه دختر از جنوب که بعدهاش تبدیل پسر شد !!!
از پی ام و این قوانین نت خوشم نمیاد . کامیرا مدام از این دانشی که داری و بمن نمیگی در عذابم .
گاهی یادم میره احوال خودمو بپرسم و این دیگرونن که بیشتر از من به یادم انو میشه مثه همیشه بگی چرا ...؟
میشه این نقطه چینهارو فقط واسه من هم که شده پر کنی ؟!!
اصلآ نمیدونم که چی شده و چی قراره بشه . خواهش میکنم
که از این دانشت منو محروم نکن . میشه لطفآ؟!!
چند بار خواستم بشینیم مثه دوست که نه فقز دو تا آدم ... اما همیشه دغدغه های دیگرون منو از تو هم غافل میکنه ...
منتظرم . ممنون. دلت دریایی و آروم .
سلام کامیرا جان چرا دیربه دیر
آپدیت میکنیی مثل من باش ۲ تا ۳ روز یک بار آپدیت میکنم الان هم آپدیت کردم
آدم لذت میبره این مردم همیشه در صحنه رو میبینه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام دوست عزیز ...از امروز یک ستون نظر سنجی با این عنوان که بهترین خواننده هرمزگانی کیست ؟ در سمت چپ وبلاگم گذاشته ام ...خوشحال می شوم اگر تو هم در این نظر سنجی شرکت کنی و ممنون می شوم اگر دیگر دوستان هم استانی را از طریق کامنت یا اف مطلع کنی....قربان تو
سلام کامیرا جان
خوبی؟
نیستی آقا!!؟
به ما سری نمیزنی
آپدیت نمیکنی؟
آپدیت می کنی یا نه؟
تو؟ تو؟ تو؟ عمرا اگه دلت واسه کسی بسوزه یا اینکه اصلا دل داشته باشی یوه یه یه یاه یاه یاه
سلام قبل از هر چیز باید تشکر کنم از اینکه به من سر زدی من وبم خیلی ناله بود چون ۲ هفته اصلا واسه آپدیت نیومده بودم خوب اکه شما اجازه بدید توی لینک کده هامون وواسه هم تبلیغ کنیم راستس ای دی من sina_s31 هست لطفا من رو اد کن چون میوخام در این موارد با هم بیشتر همکاری داشته باشیم