بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

این هم از اردیبهشت ۸۵!

خوب به سلامتی اولین جشنواره فیلم و عکس اردیبهشت هم به پایان رسید. یک خسته نباشید مخصوص می گویم به بچه های انجمن سینمای جوان بندرعباس که شبانه روز، واقعا شب و روز در تلاش بودند تا این جشنواره به نحو احسن اجرا شود. اسامی برنده شدگان بخشهای مختلف فیلم و عکس را در وبلاگ سیاورشان ببینید. اما نکاتی چند از دیدگاه من:

 

1-      برای اولین بار خیلی خوب بود. تقریبا همه این را می گفتند.

 

2-      بر خلاف ضعف های فنی و اساسی از لحاظ محتوا و تکنیک در برخی فیلم ها، کیفیت اجرای خود جشنواره خوب بود. فقط اگر شب اختتامیه دکور مناسبی بر روی سن سالن غدیر چیده می شد خیلی بهتر بود!

 

3-      فیلم ضعیف زیاد بود، و فیلم قوی کم. مستندی که در باره روستای "کنجی" ساخته شده بود، از همه لحاظ یک فیلم به تمام عیار بود. کیفیت فیلم، فیلمبرداری و حرکات دوربین، کارگردانی، زاویه ها و نماها، ریتم و روایت کلی فیلم و همچنین متن قوی که توسط گوینده خوانده می شد، شاهکاری را در بین فیلمهای مستند ساخته بود. باید منتظر پخش آن در تلویزیون باشید!

 

4-      به غیر از یکی دو فیلم، روی هیچکدام از فیلم ها موسیقی ساخته نشده بود و این مسئله بدجور توی ذوق می زد. درست است که در فیلم مستند و کلا فیلم کوتاه مسئله انتخاب موسیقی به اندازه ساخت موسیقی توسط آهنگساز اهمیت دارد، اما این دلیل نمی شود که کارگردانان خود را از زحمت ساخت یک موسیقی مناسب برای فیلم خود تبرئه کنند! مسئله ای که بیشتر تو ذوق می زد این بود که هیچ کدام از فیلم هایی که حتی با محوریت یا با اشاره ای به فرهنگ استان هرمزگان روی پرده رفتند، از موسیقی بومی برخوردار نبودند! بعضا قطعات و جملاتی نامناسب و بی ربط با موضوع و محتوای فیلم شنیده می شد که به جرات می توان گفت تنها زحمتی را هم که کارگردان برای انتقال آنچه در ذهن داشت کشیده بود به باد می داد. این نمایانگر ضعف کارگردان در انتخاب موسیقی و یا عدم اطلاع کافی وی از علم موسیقی و نحوه بکارگیری آن در فیلم کوتاه بود. موسیقی مهم است. امیدوارم سال بعد جایزه ای یا بخشی با عنوان موسیقی برتر نیز وجود داشته باشد.

 

5-      فیلمی که ابراهیم پشتکوهی درباره استاد منصور نعیمی ساخته بود خیلی زیبا بود.

 

6-      بودارترین فیلم این جشنواره، فیلم "زار" احمد بازماندگان قشمی بود. فیلم آنقدر بودار بود که نفسمان از بوی تند گشته و عود محلی به تنگ آمد! و اما تنها فیلمی بود که موسیقی نداشت چون خود فیلم در مورد مراسم زار بود و زار پر از راز است و موسیقی! کیفیت کار عالی بود.

 

7-      "کفش و ماهی" برای خیلی ها نامانوس بود. و برای بعضی دیگر یک کار قابل تامل! به نظر می آید این فیلم رویکردی پست مدرن را دنبال می کرده یا حداقل آرزوی آن را در سر می پرورانده است!

 

8-      "بندر لافت" را هنوز ندیده ام. اما حتما حقش بود که اول بشود!

 

9-      آفرین به احسان رضایی! یکی از نکات قوت فیلمش همان صداهای پس زمینه و پشت صحنه است که به نوعی مکمل ریتم مستند گونه و ملایم فیلم است. نماهای زیبا و هوشمندانه، تیتراژ جالبی که سه بار در اول، وسط و آخر فیلم به نمایش در می آید و همخوانی فضای عرفانی بالای ابرها در کوه گنو با همان موسیقی چند ثانیه ای، باعث شد که فیلم برای هر بیننده ای خوشایند باشد. تبریک!

 

آثار بخش عکس خیلی کم بود. به غیر از مجموعه عکس حسن بردال که جایزه اول در بخش آزاد را برد، انتظار عکسهای قویتری را داشتم. امیدوارم سال بعد این کمبود جبران شود. نمایشگاه عکس این جشنواره تا یک هفته بعد در فرهنگسرای طوبی ادامه خواهد داشت.