رابطه یه وبلاگ نویس با سیاست، فرهنگ و هنر به طور انکار ناپذیری نزدیکه و مسلما دغدغه اکثر وبلاگ نویس ها بعد از سیاست و مسائل اجتماعی و غیره، فرهنگ و هنره. جنبش های سیاسی و فرهنگی مختلفی که به واسطه رشد وبلاگ نویسی و دخالت اون در دنیای روزمره طی چند سال اخیر توی کشور رخ داده این موضوع رو ثابت _ و البته قابل تقدیر _ می کنه...
اما قضیه چیه؟
قضیه خاصی نیست! اما اینجانب گذاشتن این عکس و عکس های مشابه در وبلاگم رو فقط به عنوان یه اعتراض، یه تلنگر، یه فریاد، یه پیشنهاد یا چه می دونم هر چیزی شبیه به اون از جانب جامعه ( هر چند کوچک ) وبلاگ نویس استان هرمزگان می دونم و از مخاطب عزیز هم تقاضا دارم که حداقل به حرفهای ما درست گوش کنند.
استان هرمزگان یا بهتر بگم بندرعباس، لااقل از وقتی که من توی اون بزرگ شدم، همیشه از نظر بقیه مردم کشور به عنوان یک قطب اقتصادی مهم، مشهور بوده. و اصولا شهری به اسم بندرعباس، جایی بوده مملو از اجناس خارجی و ارزان، جایی که توی خیابون هاش پول ریخته، جایی که همیشه برای همه جور آدم هر جور کاری هست و ... که البته صدا و سیما هم در این مورد بی تقصیر نبوده! همون بلایی که چند سال پیش سر هم وطنان زاهدانی افتاد و در کل کشور، زاهدانی ها به افرادی شرور و قاچاقچی و آدمکش معروف شده بودند !
و محرومیت! این کلمه زشت و بی ریخت و تکراری که همیشه طی این سالها به گوشمون خورده! استان محروم!
شما دوست عزیز که این وبلاگ رو می خونید! اگر بندری هستید یا ساکن بندر که حرفهای منو بهتر درک می کنید اما اگر نه، بهتره بدونین توی همین بندرعباس استعدادهایی چون ابراهیم پشتکوهی هست که زمانی مقام اول جنشواره تئاتر فجر رو ربود! اساتیدی چون استاد قویدل هستند و هنوز که هنوزه ما یه سالن آمفی تئاتر آبرومند نداریم! توی همین بندرعباس بازیکنان فوتبالی هستند که زمانی علی کریمی نتونست از خط دفاعی اون تیم عبور کنه و الان همون بازیکن در یکی از ارگانها مشغول نظافته! فقط به خاطر اینکه خرج زندگیش و مصدومیتش _ که ناشی از فوتبال بوده _ در بیاد ...
توی همین بندرعباس نخبگانی در زمینه موسیقی محلی هستند که شاید مصاحبه سایت بی بی سی با بعضی از اونها رو خونده باشید، و موسیقی بندرعباس شاید ابزار مهمی برای خودنمایی در زمینه فرهنگ باشه! اما ای کاش مسئولین و مخاطبان عزیز کمی مهربانتر با این موضوع برخورد می کردند.
فرهنگسرای شهید آوینی رو دارند خراب می کنند، به دلیل اینکه جنب امامزاده سید مظفر واقع شده و این زمین متعلق به سازمان اوقاف بوده و به جهت مرمتی که از چند سال پیش آغاز شده و همچنین افزایش صحن این امامزاده، کار تخریب این فرهنگسرا چند روزیه که شروع شده. بهانه ای شد تا دوباره این بحث رو پیش بکشیم و کمی دوستانه با مخاطب یا مخاطبانمان اختلاط کنیم!
حرفی نیست خوب! ما که مخالف زیبا سازی امامزاده سید مظفر نیستیم، اصلا از اون لحاظ که خیلی جای بحث هست، ضریح جدید، بازسازی ساختمان داخلی، حیاط بزرگ و زیبا و از همه مهمتر تذهیب ها و طرح های زیبا و شگفت انگیز که یادآور معماری زیبای اسلامی است ... و جالب تر اینکه ظاهر آراسته جوانانی که شبهای جمعه مقابل درب ورودی و روی پله های داخل این بنای زیبا تجمع می کنند و ... ( نمی دونم این بحث چرا تمایل داره که به انحراف کشیده بشه؟!!! ) اما مسئله اینه که آیا شما مسئولین عزیز تضمین می کنید که بعد از تخریب این فرهنگسرا، در آینده ای نه چندان دور یک مکان بزرگتر و مناسب تر رو در قالب فرهنگسرا به مردم این شهر هدیه بدید؟ چرا کار ساخت سالن آمفی تئاتر گلشهر مدتهاست که معلق مونده؟
فرهنگسرای طوبی؟ فکر نکنم با این امکانات کم بتوانید جوابگوی خوبی باشید!
راستی من شنیدم که رئیس سازمان اوقاف استان برادر رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامیه، قضیه داره جالب میشه!
سعی می کنم یک طرفه قضاوت نکنم، به همین خاطر بیشتر از این حرف نمی زنم. فقط از مسئولین عزیز تقاضا می کنم سری به وبلاگ های بندری بزنند، فتو بلاگ ها را ببینند و در مورد شاعران وبلاگ نویس کمی تامل کنند، نگاهی به سوابق ورزشی جوانان استان بکنند و فیلم جشنواره های مختلف موسیقی دانش آموزان را هم یه نگاهی بندازند...
به کمک نیاز داریم!
در همین زمینه : وبلاگ سیاورشان
مرسی که به این موضوع اشاره کردی
باز خیالمون راحت بود یه آوینی هست که اونم خراب کردن
سلام کامیرای عزیز ...بسیار خرمندانه نوشته ای .... ولی این مسابقه کاملا جدی است ....
سلام .به نظر من حالا که باید اوینی تخریب شود باید یه جایی به صورت موقت در نظر بگیرند و قول ساخت یک موسسه دیگر را هم بدهند این را ه درستی میتواند باشد وگرنه صد ها خانه مسکونی تخریب می شود به بهانه های مختلف ....چه می توان کرد ...... bye
قضیه برادر کشیه!
سلام ....نمی دانم چرا بقیه ساکتند ....؟
دعوت وبلاگ نویسان برای حمایت از گنجی
اپوزیسیون وبلاگ نویسان، از همه دوستان وبلاگ نویس دعوت می نماید که برای حمایت از لیدر مبارزات سیاسی ایران، به طور همزمان در روز بیستم مرداد ماه در وبلاگ های خود تیتر مذکور را منعکس نمایند:
{وبلاگ نویسان ایران خواهان آزادی اکبر گنجی و حمایت از خانواده وی هستند}
و تا آن روز با فرستادن ایمیل برای دیگر وبلاگ نویسان ایران، آنها را از اقدام خویش مطلع نموده و همچنین ایمیلهای خویش را در همین زمینه به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل ارسال نمایند:
ngochr@ohchr.org
پیروز و سربلند باشید
سلام. من به روزم.
انگار تو باغ نیستی جوان؟ / فرهنگسرا درست کنند که شما در مورد زندگی چیز یاد بگیرید؟/ امامزاده را باید آباد کرد تا مگر یادت نره! / نشاط بی نشاط / ورزش بی ورزش / این دنیا مال از ما بهترونه / به این که کدوم رییس با کدوم آخوند فامیل و خویش و قوم اند هم کاری نداشته باش / برو به فکر آخرتت باش! / از دست این جوون ها!!!
سلام کامیرای عزیز!
امیدوارم هر چه سریعتر یک حرکت جمعی شکل بگیرد در مورد مسابقهای که سیاورشن نوشته راستاش برای ما که در بندر نبودیم و درست آن را نمیشناسیم سخت است درست دربارهی آن قضاوت کنیم لااقل الآن فقط تبلیغ به نظرم میرسد تا بعد ببینم آیا این کجذوقی من و خوشذوقی شما عزیزان میتواند کاری کند یا نه؟!
اگر خبری شد حتما من را هم خبر کنید.
موفق باشید.