بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

درآمدی بر سنت ها ـ مراسم رزیف در بندر لافت

شادی و نشاط از دیرباز پیوند عمیقی با مردم خطه جنوب (استان هرمزگان و بوشهر) داشته است. اما قضیه وقتی جالب می شود که این شادی با مراسم سنتی و موسیقی آمیخته می شود. و اما ریتم، به عنوان پایه و اساس موسیقی این نواحی، وجود انکار ناپذیری در مراسم ها دارد.

 

متاسفانه تفکر رایج و اشتباهی که در کشور در مورد چیزی به اسم "موسیقی بندری" وجود دارد باعث شده که افکار عمومی، تا حدودی موسیقی بوشهر را به عنوان نماینده موسیقی ناحیه جنوب تلقی کرده و حتی آنها را از تلاش برای شناختن چیزی به اسم "موسیقی بندرعباس" باز دارد!

 

در موسیقی هرمزگان، حتی از دست هم به عنوان یک ساز ضربی استفاده می شود، و حداقل تعداد برای به وجود آوردن یک ریتم ساده دو نفر است. ریتم های مختلفی برای دست وجود دارد که بنا به نوع و مکان مراسم از آنها استفاده می شود.

 

اما مراسم سنتی "رزیف" از جمله مراسمی است که به زیبایی از تمام این ریتم ها استفاده می شود. سی چهل نفر از جاشوهای کهنسال، حلقه ای انسانی تشکیل می دهند، دو یا سه نفر درمیان حلقه به آواز و رقص می پردازند و باد ملایم دم غروب، صدای پر و ریتم سنگین دستها را به گوش همه می رساند ...

 

.......................................................

 

فلاش بک.

 

در قشم قدیم، هنگامی که ناخدا ها قصد سفر طولانی ای را داشتند، دیگر جاشوها و ناخداها و مردم شهر آنها را با شادی و رقص همراهی می کردند و این مراسم به عنوان آرزوی سفری سالم و خوب برای آنها بود.

 

اما اکنون این مراسم کاملا جنبه نمادین داشته و هنوز با تمام جزئیات توسط جاشوها و ناخداهای آن زمان که دیگر اکنون پیر شده اند اجرا می شود. از آنجایی که این سفر ها فصلی بود، یعنی در موقع خاصی از سال (اول ربیع الاول ماه قمری)، این مراسم امروزه نیز هر سال اول و دوم ربیع الاول در جزایر استان هرمزگان ( قشم و لارک) اجرا می شود.

 

ساعت ده و نیم صبح روز اول ربیع الاول بود که از مرکز شهر بندرعباس به قصد بندر لافت در جزیره قشم راه افتادیم. نزدیک ترین فاصله بین بندرعباس و جزیره قشم، ساحل بندر پل است که در پنجاه کیلومتری بندرعباس است. از بندر پل تا قشم حدود پنج کیلومتر است که با قایق در زمان پنج دقیقه طی می شود! ساعتی بعد در لافت بودیم. اولین چیزی که در لافت توجهت را جلب می کند، خانه های قدیمی است که هنوز بعضی از آنها همان درهای چوبی قدیمی را دارند. و بادگیر ها که چون سدی محکم برای رام کردن بادهای سرگردان دریا در بالای بام هر خانه ای به نگهبانی ایستاده اند.

 

بعد از جشنواره فرهنگ و تمدن ساحل نشینان خلیج فارس در لافت، تمامی کوچه های شهر سنگفرش شد و نمای بیرونی همه خانه ها هم رنگ شد، که جلوه بسیار زیبایی به کوچه های قدیمی و خانه ها داده است.

 

با استقبال گرم تک تک مردم، و همچنین شورای شهر لافت مواجه شدیم. دو ساعتی تا شروع ماجرا مانده بود، وقت داشتیم که سری به اطراف یزنیم و زوایای و مکان های مختلف را برای فیلمبرداری و عکاسی انتخاب کنیم...

 

رزیف شروع شد!

 

 

بعد از نماز عصر، پیرمردان و جاشوان کارکشته و قدیمی در میدان اصلی شهر، دور هم جمع شدند و خیزران ها را بین هم تقسیم کردند و خود را با پوشیدن لنگهای مخصوص برای رفتن به سفری دور و دراز به دریا، آماده کردند. مراسم با نظم عجیبی آغاز شد. همه به صف شدند و با آوازی که با دایره و دهل جان می گرفت، به سمت قایق رفتند.

 

 

بعد از آن می بایست سوار قایقی* می شدند تا آنها به لنج* اصلی برساند. ناخداها و جاشوها سوار قایق شدند و دیگران قایق را تا لنج هل دادند و در بین راه یک نفر از ناخداها با زبان محلی ترانه هایی را می خواند و بقیه نیز پاروزنان تکرار می کردند.

 

 

و مراسم اصلی در لنج شروع شد. ساعتی را به آواز خواندن و رقص و شادی پرداختند و سپس شروع به باز کردن بادبان لنج کردند. همچنان که دست ها برای کشیدن طناب جلو و عقب می رفت، دهل و دایره نیز آنها را با ریتم های مختلف همراهی می کرد. سرانجام طنابها باز شد و بادیان به پایین افتاد. باد و بادبان، این دو معشوقه دیرینه پس از یکسال به هم رسیدند تا صحنه باشکوهی را برای همه آنهایی که از دور و نزدیک برای دیدن آمده بودند بیافرینند. واقعا زیبا بود. شادی را می توان در اشک چشمهای همه آن مسافران دید، و حس کرد.

 

 

 

مراسم تمام شد، اما هنوز آن همه شادی و آنهمه ساز و آواز و ضرب و رقص در تنمان بود! و در پایان، مناره سر به آسمان کشیده مسجد و این منظره زیبا از یک غروب زیباتر بود که نصیبمان شد. هیچ وقت در عمرم غروبی به این شادی و زیبایی را تجربه نکرده بودم! دوست داشتم تا صبح بالای مناره می ماندم! سمت چپ کنار ساحل، لنج و بادبان برافراشته اش را می توانید ببینید.

 

 

....................................................

 

* قایق و لنج: این قایق و لنج کاملا نمادین بودند که برای اجرای این مراسم ساخته شده بودند. قایق برو روی چرخ هایی قرار داده شده بود و آن را هل می دادند تا به لنجی که در وسط میدان شهر ساخته بودند برسد.

 

پیوندهای مرتبط تاکنون :

 

گزارش تصویری عصوا در فتوبلاگ لور ـ حسن بردال

 

گزارش تصویری عصوا در فتوبلاگ مهدیسما ـ عبدالحسین رضوانی

  

عصوا : گوشه ای از موسیقی کار در هرمزگان (وبلاگ سیاورشن) 

 

کتاب آینه و آواز (درباره موسیقى محلى و قومى ایران) 

نظرات 26 + ارسال نظر
اکسیر یکشنبه 13 فروردین 1385 ساعت 08:45 ب.ظ

با سلام مطلب ارزنده ای است موفق باشید.لطفن ایمیلتان را برایم ارسال کنید کاری دارم که باید مطرح نمایم.

[ بدون نام ] یکشنبه 13 فروردین 1385 ساعت 09:20 ب.ظ

سلام دوست عزیز
خدا آبادت بکنت ... از ایکه کسویی مثل شما ایطو دنبال شناسوندن فرهنگ و سنت ای خطه به دیگرانن به خو ابالیم .
... خاش بشی .

مجتبی (شهر گرم سابق) دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 12:27 ق.ظ

سلام کامیرا جان مطلب بسیار زیبایی بود موفق باشی خدانگهدار...

بندر خوبم دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 10:14 ق.ظ http://banderekhoobom.blogfa.com

عجب !
پس جای مه خیلی خالی بودن نه ؟ فکر منکرده همه دوستان اونجا جمع بشن . ای کاش به گپ سیاورشن گوش امکرده و همو ساعت یک ظهر پا بودرم هندرم . به هر حال گذشت .
مطلب خوب بیان اتکرده و سفر نامه جالبی اتنوشتن . عکسوی شما و حسن بردال هم ای زیبایی دوچندان ایکردن . براتو آرزوی موفقیت اکنم .

آنتیگون دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 04:37 ب.ظ http://antigon.blogsky.com

دستت درد نکنت...

چوک سورو دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 08:58 ب.ظ http://suru.blogsky.com

سلام کامیرا گرامی ، تشکر که سری به ما زدی . کارت جالبن ، هرمزگان فرهنگ غنی ایشستن که متا سفانه حتی برای خیلی از ما هرمزگانیها هم ناشناخته موندن . چه برسد به جاهای دیگر . لافت مرکز لنج سازی و دریانوردی بودن در جزیره قشم البته اهالی پی پشت هم لنج سازان ماهری هستند. اجرای رزیف در لارک از نزدیک شاهد بودم . همچنین در کمزار و خصب البته در لارک و خصب و کمرار بیشتر در مراسم عروسی موقع داماد سر هو بردن همراه با رقص شمشیر ، رزیف هم اجرا می کردند .
دوست عزیز موفق باشید

فرزان دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 11:00 ب.ظ http://farzanm.co.sr

سلام واقعا خسته نباشی خوبه که یه آدمایی مثل شما و سیا پیدا میشه . راستی قرار بود که بگی چی بنویسم

سیاورشن سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 12:01 ق.ظ http://www.siavarshan.blogsky.com/

سلام ...کامل و جامع نوشتی ...خسته نباشی ...عکس ها عالیست ..یکی از یکی بهتر

مثلث سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 10:26 ق.ظ http://mosallas.blogsky.com

سلام
عکس ها بسیار زیباست
موفق و پیروز باشی

هرا سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 11:31 ق.ظ http://www.harra.bogskay.com

سلام
گزارشت کامل و عکسونت جالبن
موفق وپیروز باشی

محمد سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 06:37 ب.ظ http://ship.blogfa.com

مطلب جالبی بود

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.harra.bogskay.com

راستی لینک شما نهاده شد

یداله شهرجو چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 10:05 ب.ظ http://samtedarya.blogsky.com

سلام عزیز ...مطلب کامل ومستندی بود دستت درد نکند

سیفایی پنج‌شنبه 17 فروردین 1385 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.khaleejfars.com

سلام
گزارش جالبی بود . ما در سایت خلیج فارس آماده همکاری با شما هستیم

ورستا یکشنبه 20 فروردین 1385 ساعت 12:27 ق.ظ http://veresta.blogfa.com

( حسب وحالی ننوشتیم و...) ورستا به روز شد و...بی قرار حضور سبز شما ...

صبرا نامی یکشنبه 20 فروردین 1385 ساعت 12:54 ب.ظ http://www.sabra.blogsky.com/

کپک ها باید بمیرند
این خاک شور است .

مسعود چهارشنبه 23 فروردین 1385 ساعت 05:27 ق.ظ http://www.mozab.com/ta;ar

یه شونصد روری میشد که نیومده بودم اینجا .
غیر از پستهای آخریت که دهاتی بازی بود (با اون عکسات)
با پستهای چهارشنبه سوریت خیلی حال کردم و ازش نتیجه گرفتم:
ترسو ترسو ترسو
چهارشنبه سوری در رفتی با دخترای ترسوی کلاستون از شهر خارج شدید !
و این هم که همیشه ورود زبونه منه:
دنیا دو روزه، باقیش نوروزه !

اگه پست های من دهاتی بازیه، در عوض تالار های گفتمانی که جنابعالی واسه این دانشجوهای بی جنبه می سازی همش خاله زنک بازیه!

جن زده پنج‌شنبه 24 فروردین 1385 ساعت 10:33 ق.ظ http://jenzade.blogsky.com

سلام کامیرای عزیز
توصیف بسیار زیبایی بود. ولی شنیدن ( و ایضا خواندن)کی بود مانند دیدن. خیلی علاقمند شدم بندر لافت رو در جزیره ی قشم ببینم. یعنی البته از ساحل بندر پل تا آنجا سوار قایق باشم و با سرعت زیاد روی آب حرکت کنم و بعد خانه ها و کوچه های بندر زیبای لافت رو تماشا کنم و اگر اول ربیع الاول بود عصرش هم مراسم رزیف رو ببینم و با روح غنی از موسیقی برگردم.

راستی مطلبت عکس هم داشت؟ برای من که چیزی لود نشد.

فرزان پنج‌شنبه 24 فروردین 1385 ساعت 12:56 ب.ظ http://farzanm.co.sr

سلام کامیرا جان خوبی من بروزم ـژ((آلبوم پیوند))

بپ گپو یکشنبه 27 فروردین 1385 ساعت 07:30 ق.ظ http://bapgapuo.blogsky.com

سلام
مراسم جالبی بودن اتو که تو اگفتی ...
کار شما هم ۲۰ با ای بیان کردن.

چوک محله دوشنبه 28 فروردین 1385 ساعت 08:11 ب.ظ http://www.sarekoocha.blogsky.com/

سلام حالت خاشن ؟ حتما خیلی بهتو خوش گذشتن نه ؟ جای مه هم خالی تکرده ؟

مجید دوشنبه 28 فروردین 1385 ساعت 11:53 ب.ظ http://monsefi.blogfa.com

زیبا بود / ... / به ما هم سر بزن / ...

نجواکاشانی پنج‌شنبه 31 فروردین 1385 ساعت 05:11 ب.ظ http://golestanesheroadab.persianblog.com

سلام ، سال نوتان مبارک ، همیشه ی زندگیتان سرسبز و شکوفا (( در گلستان دمیده نور بهار / چشم گل را به این دیار بیار )) به امید دیدار

حسین شکر بیگی جمعه 1 اردیبهشت 1385 ساعت 06:31 ب.ظ http://hazyanat.blogfa.com

سلام

Fatemeh شنبه 2 اردیبهشت 1385 ساعت 01:46 ق.ظ http://homepage.mac.com/fatemeh

Very interesting, thanks a lot for sharing

فرزان شنبه 2 اردیبهشت 1385 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.doniayefani.blogfa.com

اووووه چند وقته اینجا اپ نشده؟؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد