این دوست عزیز و این یکی دوست عزیز مرا هم به بازی دعوت کردند! هر چند از شب یلدا ساعتها می گذرد، اما اعتراف که شب و روز نمی شناسد! بازی جالبی است.
۱. من آدم توداری هستم.
باور کنید من با چیزی به اسم درد دل و اعتراف و موارد مشابه اصلا میانه خوبی ندارم! از گذشته هم چیزی زیادی به خاطر نمی آورم و نمی خواهم برای به خاطر آوردنش وقت و تلاش صرف کنم. فقط می دانم بزرگترین و سخت ترین و شیرینترین اعتراف در زندگی ام، اعترافی بود که یک سال و نیم پیش روبروی کعبه، خانه خدا، با خودم و خدای خودم داشتم، اعترافی که به واسطه آن ساعتها گریستم... و حالا... خیلی چیزها را مدیون آن اعتراف می دانم.
۲. کمی کم حافظه هستم!
خیلی وقت ها پیش می آید که با عجله می خواهم خانه را ترک کنم اما سویچ ماشین یا موبایل یا عینکم را پیدا نمی کنم در حالی که تا لحظاتی پیش در دستم بوده است! این قضیه واقعا عصبی ام می کند. لحظاتی بعد در حالی که خونم به جوش آمده است، موبایل را در کمد لباسی، سویچ ماشین را روی توی دستشویی و عینک را هم روی چشمانم می یابم و نمی دانم گریه کنم با بخندم؟!!
3. آبی آبی آرامش
رنگ اتاق و تخت خواب و خیلی از لباس هایم آبی است چون عاشق آبی هستم. آدم آرامی هستم. آخرین باری که با کسی دعوای فیزیکی داشتم یادم نمی آید، فکر کنم موقعی بود که کلاس پنجم ابتدایی بودم. عاشق این پنج ساز موسیقی هستم: سنتور، پیانو، تار، دف و گیتار برقی.
...............................................................................................
فعلا چیز دیگری به ذهنم نمی رسد چون ذهنم بدجوری مغشوش است، این هم آخرین اعتراف! اجازه بدهید سنت شکنی کنم و به همین چند مورد اکتفا کنم. در ضمن بازی هم همین جا به پایان برسد و من آخرین نفر باشم و کس دیگری را دعوت نکنم. ببخشید!
درگیر امتحانات پایان ترم هستم و بعد از امتحانات دستی به سر و روی اینجا خواهم کشید.
بچه مثبت
سلام صادق عزیز
.........
خیلی وقته ازت خبر ندارم..........
حالت خوبه؟........
...........
آخرین بار یه شب بارونی تو بندر دیدمت.....
یادته؟
................
با ماشن پراید اومده بودی....
.............
تو اعترافاتت نگفتی که ..........
بعدا ازت می پرسم....
........
برات آرزوی موفقیت دارم.
در پناه حق.
سلام.
ممنون که دعوت مه اتپذیرفت.
ان شاالله در امتحانات هم موفق بشی.
سلام . وبلاگ جالبی دارید . اگر ممکن است به وبلاگ من هم لینک دهید . با تشکر :
www.sampadbandar.persianblog.com
سلام کامیرا !
سیاسی که بخیر گذشت / خدا بقیه امتحاناتو بخیر کنه ...
اعترافاتتو خوندم ... جالب بود واسم ...
صادقانه بود درست مثه اسمت !
اینو نگفتی که ...
هیچی ... نمیخوام لوت بدم .............................. !
به شدت مایلم لو داده بشم! هر چی بنویسی تایید می کنم!
بنا بدلایلی کل آرشیوتونو خوندم براتون خوشحالم که پیش خدا اعتراف کردید...شخصیتی که من دیدم بایدم..... اما امیدوارم پیش وجدانتون هم راحت باشید
خوب همین که اعتراف کردی ناصر باعث اعتلای مو سیقی و هنر جنوب شده خوشحالم کردی در هر صورت ناصر باری ما عزیزه خیلی زیاد تا وقتی بود خیلیا قدرشو ندونستن الانم نمی دونن متاسفانه تا بوده همین بوده امیدوارم خدا راه راست و به هممون نشون بده موفق باشید
اینو ببینیدhttp://www.aftabnews.ir/vdcdf90ytn09k.html
مخالفم. شایعه پراکنی است.
سلام
اعترافت جالب بود.
اگه یادتون نرفت یه سری هم به ما بزنین.
موفق بشی
سلام...عکسای فوتوبلاگتونو دارم میبینم...به خرداد ۸۵ رسیدم ...بهتون تبریک میگم هر جا نظری به ذهنم رسید همونجا نظرمو سریع نوشتم...همونجوری و بدون آلایش...فقط یه پیشنهاد: عکسایی که در موردش توضیح میدهید خیلی جذابتر و تفکربرانگیزتر می شوند...
سایت ناصریا رو گذاشتن برای فروش؟؟؟؟؟؟ نمی فهمم یعنی چی!!! به هر صورت اینه رسم روزگار... ولی طرفدارای ناصر هستند و تا همیشه ناصر هم هست از این وبلاگ دیدن کنید*http://nasserabdollahi.blogsky.com
سلام.
ممنون بابت نظراتتان. فقط یک نکته فنی را یادآور می شوم؛ به غیر از نظراتی که بازدید کنندگان برای آخرین عکس من در فتوبلاگ می گذارند، اگر نظری برای عکس های قبلی نوشته شود من باخبر نمی شوم. شاید این یک ضعف نرم افزاری در بلاگ اسکای باشد. در هر حال ممنون از اینکه برای عکس های بد من وقت صرف می کنید.
امتحانا تموم شدن ولی اینجا آپ نشد !
سلام...فکر کنم غبار روبی شروع شده نه؟؟؟!!!
تا ساعاتی دیگر ...