خوب این اولینPhoto Story یا گزارش تصویری است که به عنوان یک عکاس در وبلاگم انتشار می دهم. گزارش تصویری، بخشی از عکاسی خبری و اجتماعی است که در آن یک رویداد خبری یا موضوع اجتماعی توسط عکاس به شکل داستانی یا روایی به تصویر کشیده می شود. یک گزارش تصویری لزوما دارای یک آغاز و یک پایان است. این گزارش تصویری مربوط به شب چهارشنبه سوری در بندرعباس، از آغاز تا پایان است. شرح هر عکس زیر آن نوشته شده است. باهم ببینیم:
1. ساعت دوربین 8:47 دقیقه شب را روی این عکس ثبت کرده است و چهارشنبه سوری یک ساعتی است که رسما آغاز شده است. فضایی از دود و صدای مهیب ترقه ها و بمب های دست ساز، بر پارک ساحلی دولت بندرعباس حکمفرماست.
2. جوانکی فشفشه یا چیزی شبیه به آن را در دست دارد و فریاد زنان بین جمعیت می چرخد تا خودنمایی کند. این یکی از صدها جوانی است که امشب مراسم چهارشنبه سوری را به شکلی مشابه اجرا می کنند.
3. جوان ها یا تیپ و قیافه های عجیب و غریب دور هم جمع می شوند و برای هیجان بیشتر، بمبهای دست ساز خودشان را زیر پای خودشان منفجر می کنند! این هم یک جور هیجان است دیگر!
4. برخی اما به شکلی دیگر انرژی خود را تخلیه می کنند. در اینجور مواقع، تخریب وسایل عمومی می شود یک تفریح و سرگرمی و خیلی ها مثل آب خوردن این کار را در مقابل چشم دیگران انجام می دهند. جالب اینجاست که خبری از پلیس نیست!
5. یک باجه تلفن عمومی که به تازگی در کنار خیابان نصب شده بود، توسط چند جوان از جا کنده شده و به وسط خیابان انداخته شده است. یکی از همان جوان ها با دیدن دوربین اینطور ابراز وجود می کند! و هنوز پلیسی وجود ندارد.
6. مراسم چهارشنبه سوری کم کم به یک شورش کوچک خیابانی تبدیل شده است. چند جوان دیگر اینجا در مقابل چشمان زنان و مردان شهر، فریاد زنان تابلوی بزرگ پارک را در هم می شکنند. جوانی که کلاه قرمز بر سر دارد، در حال نوشتن چیزی (احتمالا فحش) بر روی تابلو است. نبودن پلیس کم کم نگران کننده است.
7. و بالاخره پلیس آمد! آن هم از نوع ضد شورش! پنجاه الی شصت پلیس سر تا پا مسلح با لباس و موتورهای نو و تمیز به میدان می آیند. کمی بعد افراد بسیجی هم به پلیس می پیوندند، البته بدون سلاح. لباس شخصی های بیسیم بدست هم در بینشان دیده می شود.
8. چند جوان یک بته بزرگ و خشک را آتش زده و به خیابان می اندازند به دو دلیل، یکی اینکه مانعی باشد برای پلیس، دیگر اینکه از دود آن برای خنثی کردن گاز اشک آور استفاده کنند!
9. پلیس ضد شورش از گاز اشک آور برای متفرق کردن و راندن اراذل و جوان های بی دلیل خشمگین استفاده می کند و تا حدودی هم در کار خود موفق است.
10. هر کس به سمتی فرار می کند. یک نوجوان با تجربه!! پیراهن خود را در آورده و برای فرار از گاز اشک آور دور صورت خود پیچیده است.
11. و اما خانواده ها که تا حالا همچین صحنه هایی را از نزدیک شاهد نبوده اند چه برسد که تجربه کنند، قربانیان ناکام گاز اشک آور هستند. یک دختر جوان که شوهرش را هم گم کرده بود به دلیل تنفس بیش از حد گاز، در حال فرار از حال رفت. صحنه ناراحت کننده ای بود.
12. پلیس ضد شورش به کمک بسیجی ها کم کم معابر و کوچه های مشرف به پارک را تصرف می کنند. از گوشه و کنار سنگ و ترقه به سمت پلیس پرتاب می شود، تعقیب و گریز تا توی کوچه ها هم ادامه دارد.
13. تعدادی از همان جوان هایی که به سمت پلیس ترقه پرتاب می کردند، با دیدن پلیس که وارد کوچه شده به درون خانه فرار می کنند. کم کم سر و صدا می خوابد. همین ها بودند که بعد از گرفتن عکس به سمت من حمله کردند، کنجکاو بودند ببینند چرا عکس گرفتم! هم محله ای بودیم، قضیه حل شد!
14. پلیس تقریبا همه را متفرق کرده است. افراد لباس شخصی جوانی را به خاطر جر و بحث با افراد بسیجی دستگیر می کنند. دوربین ساعت 11:47 شب را روی این عکس ثبت کرده است. از اولین تا آخرین عکس، دقیقا ۴ ساعت! شورش کوچک توسط پلیس مهار شده است. همه به خانه های خود رفته اند و بقیه هم در راه خانه هستند. هنوز از دور صدای بمب و ترقه می آید.
.........................................................................
گزارش چهارشنبه سوری برای من که از نزدیک تمام این صحنه ها را شاهد بودم آنقدر داغ بود که دیگر مجالی برای یک گزارش جنجالی دیگر باقی نمی گذارد! البته این همه ماجرا نبود، صحنه هایی را دیدم و ثبت کردم که در این وبلاگ قابل ارائه نیست. در ضمن، روی عکسها آدرسی امضایی چیزی ننوشتم، اما رک بگویم قبل از استفاده از عکس ها خوشحال می شوم من را هم در جریان بگذارید!
اگر در مورد سال نو مطلبی ننویسم احتمالا پست بعدی را به گزارش جنجالی دیگری که قولش را داده بودم اختصاص خواهم داد. در تماس باشید!
vaghean dame poilce garm ke en mojodate khatarnak va mozahem ro jam mikone .
بسی غم انگیزه که یادمون بره باید از روی آتش کچکی بپریم و بدیهای دلمون رو اونجا بسوزونیم و در ازاش نیکی بگیریم. ما ایرانی هستیم!!!
اینقدر محو شدم که دیرم شد ...نمی بخشمت !
تا حالا فکر کرده ایم که این جوانان چرا دست به چنین اعمالی می زنند؟
بله. اما فکر کردن تنها چه فایده ای دارد؟
سلام ......
وبلاگ قشنگی داری .........
مطالب جالبی توش نوشتی
به کلبه ما هم سر یزن
بای
سلام
دست شما درد نکنه
همه که جوان بودن به گفته شما
پلیس های زحمت کش جامعه همان اول زحمت منو کشیدن
وای که چه شب بود
موفق و پیروز باشی
ای اراذل! ای اوباش! ای چهارشنبه سوری نما!
سلام
گزارش جنجالی بعضی وقتها مساوی است با دوغ برای یک بازیکن فوتبال!
همچنان خاموشم. امان از اینه داری در محله کوران!
متاسفانه قرار بود برای عکاسی بیام اونجا اماخوشبختانه - یا خدا خواست - که نیودم. اما فردا صبحش چیزایی شنیدمکه موهام سیخ شد.
از زخم های زندگی یکی هم این است...
جسارت عکس گرفتنت توی اون شرایط دهشتناک قابل تحسینه. مواظبخودت باش برادر جان. در دسترس هم باش!
با درود خدمت کامیرای عزیز
همشهری گرامی ، نه تنها عکاس خوبی هستی ، بلکه گزارشگر خوبی هم هستی . گزارش تصویری شما از مراسم چهار شنبه سوروی ، نشان می دهد که خشم پنهان هرگاه فضای پیدا کند فوران خواهد نمود . بیکاری ، گرانی ، تبعیض ، نبود چشم انداز اینده روشن ، کم بود امکانات تفریحی و بی توجهی به خواستهای جوانان و در نهایت تنفر پایینی ها از بالایها و افزایش فاصله بین مردم و سیستم .
سالها در هند شاهد جشن هئولی که یک مراسم استقبال از بهار است و دوهفته قبل از چهار شنبه سوری، برگزار می شود بوده ام و همراه هندیها در این جشنها شرکت کرده ام ، نه از پلیس خبری بود نه از خشم جوانان و نه از تخریب اموال عمومی . همچنین در جشن سال نو هندوها ( دیوالی) که ملیونها ترقه منفجر می کنند . مردم ایران ، جوانان بندری اراذل و اوباش نیسنتد !
کامیرای گرامی اگر چند جوان در نقش شورشی ( یا به قول شما و روزنامهای رسمی دولتی ، اراذل ) ظاهر می گردند و دست به تخریب می زنند ، باید ریشه این همه خشم جستجو کرد ،
شما از ؛ از جوان های بی دلیل خشمگین ؛ نام می برید
مگر میشود خشم میلیونها جوان ایرانی را، بی دلیل نامید .؟
موفق بشی کامیرای عزیز
چوک سوروی عزیز،
حق با شماست. صحبتهایتان تا حدودی مکملی بود بر عکس ها و گزارش من. بله نه تنها جوانان بندری، که هیچکدام از جوانان ایرانی اراذل و اوباش نیستند. (چرا که همچین اتفاقی در اکثر شهرهای بزرگ می افتد.) کاملا موافقم که "باید ریشه این همه خشم جستجو کرد" و اگر هدف من هم غیر از این بود هیچوقت در همچین شبی خودم را به خطر نمی انداختم تا این گزارش را تهیه کنم. اما تا زمانی این ریشه پیدا شود و حل و فصل گردد با هر گونه عمل غیر منطقی که آرامش اجتماع را بر هم بزند مخالفم.
می گویم بی دلیل خشمگین، چون دلیل این خشم هر چه باشد، نباید و نباید به این شکل بروز یابد. حرف و حدیث زیاد است، کاش در قضاوت دچار احساسات نشویم.
موفق و موید باشید.
بسیار جالب بود.موفق باشید
باسلام
شجاعت و بی باکی شما قابل تحسین است !
سلام خوبی ... ببخشید اگر زحمتی نیست به این وبلاگ حتما سر بزن این وبلاگ مال من نیست www.shahsavarfc.blogsky.com
خصوصی - خصوصی
سال نو به امید سالی پر با برای شما کامیرای عزیز
یکبار دیگر تشکر از گزارش تصویری شما کارت خوب بود
مواظب خودت باش - امیدوارم که مارا از دیدن عکسهای دیگر از چهار شنبه سوری محروم نکنید .
پیروز باشید
سلام عزیز
عکس های زیبایی بود دست گلت رد نکند ...سال نو مبارک
سلام. سال نو را به شما تبریک میگم و آرزو میکنم سالی پر از موفقیت در پیش داشته باشید.
salam
ax ha ro koja upload kardi?man namitunam bebinam
tozihate axha ro khundam
kash mididam
از ۲۸ اسفند کامنتا تایید نشدن !
یعنی اینکه شما نیستین رفتین سفر احتمالا !
خب مام صبر میکنیم شما که اومدین اون موقع کامنت میذاریم !
سلام دوست عزیز
عکس های یک پنج و یازده خیلی خوب بودن. بقیشم خوب بودن!:)
منتظر گزارش های جنجالیتم هستیم!:)
خیلی عالیه ممنون...
سلام
فقط میتونم بگم متاسفم
و باید به ریشه این قضیه پرداخت که چرا یک آیین سنتی ما دچار این وضع اسفناک شدند.
اگه مایلید تبادل لینک کنیم.
موفق و پیروز باشید.
میگن هرمزگان یه استان محرومه .... شما فکر کنین تهران در رده بندی شهرهای جهان از نظر رفاه زندگی رده نود و هفتم ان هم فقط سه پله بلاتر از فلسطین اشعالی را داراست.... یک جهان سومی تمام عیار ...پس لطفا از کلمه فرهنگ در ایران امروز آن هم در شهر دهاتی نشین و بی درو پیکر بندر عباس حرف نزنید ...
دوست نه چندان عزیز،
این تفکر دهاتی مابانه شما و امثال شما است که باعث شده ما جهان سومی بافی بمانیم. لطفا این کشور را ترک کنید و به یک جای "جهان اول" بروید و ما را با شهرهای بی در و پیکرمان تنها بگذارید. واژه فرهنگ را هم فراموش کنید که چه بوده و از کجا آمده است.