قصد نداشتم در مورد وضعیت شهر و مسافران نوروزی در بندرعباس چیزی بنویسم، اما شلوغی بیش از حد و بی سابقه این روزها که تقریبا تردد در شهر را مختل کرده باعث شد که چند سطری را به این موضوع کهنه و همچنان لاینحل اختصاص بدهم: ترافیک و حمل و نقل عمومی در بندرعباس.
امیدوارم که این حرفها به طور مستقیم یا حداقل غیر مستقیم به گوش مسئولین مرتبط با این قضیه برسد. اگر ساکن بندرعباس نیستید و قصد دارید به این شهر سفر کنید بهتر از از خواندن این چند خط بگذرید، چون ممکن است نظرتان عوض شود و سفر خود را لغو کنید! قطعا بندریها بهتر می فهمند چه می گویم.
1. متهم ردیف اول، شهرداری: اگر از اوضاع افتضاح برخی آسفالت ها و خیابانها که دیگر ماشین سالمی را در شهر باقی نگذاشته بگذریم، نوبت به خیابانها و ترافیک می رسد. یک اجماع کلی در مورد ترافیک کلی در بندرعباس بین همه شهروندان بندرعباس وجود دارد و آن این است: خیابانها دیگر جوابگوی این همه ماشین نیست. دلیلش هر چه هست، نه تقصیر مردم است و نه شهرداری و نه هیچ کس دیگر: جمعیت زیاد می شود، یا همه مردم یکهو تصمیم می گیرند که ماشین داشته باشند، یا بندرعباس شهر مهاجر پذیری است، یا هر چیز دیگری! جلوی هیچ کدام از اینها را نمی توان گرفت. اما می توان شرایط را بهتر از حال کرد.
تفهیم اتهام!: برنامه ریزیهای کلان جناب شهردار کنونی و شهرداری بندرعباس چیست؟ بندرعباس مثل قزوین یا یزد یا همدان یا حتی اصفهان و مشهد نیست، بندرعباس بندرعباس است، یک شهر کوچک که با تاسیس اسکله های جدید بعد از اسکله شهید رجایی، به شدت از لحاظ اقتصادی و متعاقبا با مهاجرت نیروی کار جدید به این شهر، از لحاظ جمعیت به طور همزمان در حال توسعه است. همه مردم به تازگی در جریان تغییرات "اندکی" در خیابانها و دور برگردان ها و در موارد معدود پلهای عابر پیاده بوده اند. بیایید منصف باشیم، همه اینها فقط در حد یک دستکاری در ظاهر شهر بوده است. اینها چیزهایی بوده که مدتها پیش باید ساخته و یا تاسیس می شد، مثل بقیه شهرهای ایران.
با تشکر از همه زحمات شهرداری تا کنون، چند سوال: چرا برخی خیابانها و بولوار های نوساز مثل بلوار ساحلی غدیر، اینقدر کوچک و تنگ ساخته شده اند؟ اصلا چرا ساخته شدن این بولوار این همه به طول انجامید؟ آیا این بلوار را برای دوچرخه سواران و یا عابرین پیاده ساخته اید؟ ببخشید اگر اینقدر رک و ساده سوال می پرسم، این سوال مردم است نه من! اگر دلیل کارشناسانه یا علمی دارد لطفا توضیح دهید! اگر منطقی بود قبول می کنیم!
چرا تعداد پل های هوایی عابر پیاده اینقدر کم است؟ هزینه؟ بودجه؟ این حرفها را نزنید! با این همه ساخت و ساز و توسعه درون شهری و برون شهری، شهرداری بندرعباس الان بیشتر از هر ارگان دیگری درآمد دارد! کارشناسان شهرداری لطف کنند اگر وقت کردند، بعد از دادن این همه مجوز ساخت و ساز بازار و برج، و بعد از بازرسی همان بازارها و برجها و بعد از تعیین عوارض و گاها جریمه برای آنها، بنشینند و یک برنامه ریزی اساسی برای شهر بکنند! ببخشید اگر لحن صحبتم آمرانه است. ما وقتی به شهرهای دیگر (حتی برخی شهرهای کوچک) می رویم، با انبوه پلها و خیابانهای صاف و "زیر گذرها" و دور برگردانهای "استاندارد" و ... روبرو می شویم، اما وقتی به بندرعباس بر می گردیم، با همان بافت قدیمی و آشنای چهل سال پیش مواجه می شویم که تغییر زیادی نکرده است، فقط سایه برجها و بازارهای بلند و بدون پارکینگش بد جوری روی سر مردمش افتاده است!
2. حیفم می آید بگویم متهم ردیف دوم، بنابراین باز هم متهم ردیف اول، اتوبوسرانی و تاکسیرانی!:
تفهیم اتهام!: سازمان اتوبوسرانی محترم، اصلا بدون در نظر گرفتن ایام تعطیلات و نوروز، برای بقیه سال چه فکری برای حمل و نقل عمومی شهروندان کرده اید؟ منظورم فکر اساسی است. اتوبوس؟ حرفش را هم نزنید! همه ایران می دانند که بندرعباس شهری است که دو سوم یا سه چهارم روزهای سال در آن گرم و مرطوب است و هر کسی حداقل ده دقیقه در این هوا باشد خیس عرق می شود! چرا بعد از این همه سال بندرعباس هنوز دارای یک نظام حمل و نقل یکپارچه و قوی اتوبوسرانی یا بهتر بگویم عمومی نیست؟ ببخشید، من می خواهم بلیط اتوبوس بخرم، از کجا باید بخرم؟
اصلا این همه ایستگاه اتوبوس خوشگل را برای چه و که ساخته اید؟ همه شان دارند خاک می خورند. باور کنید با این وضع سوخت مردم خیلی بیشتر از قبل اتوبوس دوست دارند! شما اتوبوسهایتان را زیاد کنید، طوری که لاقل هر پنج دقیقه یک اتوبوس حداقل از خیابان اصلی رد شود (محله ها پیش کش!)، مردم هم قول می دهند ماشین هایشان را خانه بیرون نیاورند! وقتی که هیچ اتوبوسی در کار نیست به مردم حق بدهید شهر را شلوغ کنند، خوب مال خودشان است! بعله البته که اتوبوس هست، بر منکرش لعنت! اما تعدادشان خیلی کم است، یا اینکه متعلق به بخش خصوصی هستند و تازه نظمی هم در حرکتشان نیست. بعضی وقت ها چهارتایشان پشت سر هم می آیند و بیشتر اوقات هم اصلا خبری از موجودی به اسم اتوبوس نیست! راننده عزیز هم هر وقت خسته شد کار را تعطیل می کند، چه ساعت 9 صبح باشد چه 12 ظهر. بی خیال مردم که توی گرما ایستاده اند! در ضمن اتوبوسهای سرویس آب گرم و یا نماز جمعه و چیزی شبیه به آن را لطفا اصلا حساب نکنید! هر وقت اتوبوسرانی یک شهر توانست تاثیری روی ترافیک کلی شهر بگذارد آن موقع می توان گفت که آن سازمان وجود دارد! پس با این حساب در بندرعباس ... !
باور بکنید یا نه، با همین خیابانهای باریک هم می توان یک خط ویژه برای اتوبوس جدا کرد. باور کنید معادله سختی نیست: خیابان باریک تر می شود و یک اتوبوس وارد خط ویژه می شود، اما به جایش حداقل سی ماشین تک سرنشین از خیابان حذف می شود! دو اتوبوس = شصت ماشین و ... این قصه ادامه دارد! بالاخره از یک جایی باید این حرکت شروع شود، و مطمئن باشید که مردم شروع کننده نیستند، چون مردم طالب رفاه و آرامشند!
باز دم تاکسیرانی گرم که تعداد تاکسیها را زیاد کرد! اما هنوز خیلی از تاکسیها بدون سرنشین هستند، یا دربست مسافر سوار می کنند و دردناک تر از همه اینکه هنوز برخی ایستگاه ها (مثل چهار راه رسالت) همیشه مملو از مسافر است، چرا؟
از آنجا که حوصله خوانندگان این مطلب به شدت به سر رفته است، پس خلاصه می کنم:
متهم ردیف دوم، سوم، چهارم، پنجم و ... ترتیب:
سازمان آب و فاضلاب، به دلیل افتضاحی که در نصب لوله های فاضلاب در سطح شهر به بار آورد. نزدیک به پانزده سال یا شاید بیشتر است که بندرعباس شاهد کار این سازمان در زمینه کندن هر جای شهر و کار گذاشتن لوله های فاضلاب است. البته که کار زمان بری است، ما هم می دانیم، اما به شرطی که درست کار شود و همان بار اول همه چیز تمام شود، نه اینکه پس از گذشت مدتی لوله های کار گذاشته شده نشتی پیدا کنند و کلی هزینه و وقت صرف اصلاح آنها شود، چیزی که کمتر کسی متوجه آن شد. این چیزها به من وحی نشده است، این اطلاعات را از زبان یکی از کارشناسان مربوط با این طرح شنیدم. و هنوز هم شاهد کنده شدن و خراب شدن جاده های شهر هستیم...
باز هم شهرداری: به دلیل عدم توجه و دقت نسبت به آسفالت نمودن زمین های کنده شده یا آسفالت نشده هر جای شهر، که باعث وارد شدن خسارات زیادی به شهروندان می شود.
بعضی از انبوه سازان محترم (شاید یک یا دو نفر، خودش فهمید!): به دلیل ساختن بازارهای مرکزی در مرکز شهر بدون پارکینگ. باور بفرمایید عرض خیابانهای محله منهتن نیویورک که مرکز آن شهر است و خیلی شهرهای بزرگ دنیا زیاد هم بزرگتر از خیابانهای بندرعباس نیست، سری به گوگل ارت (Google Earth) بزنید تا باور کنید، اما ... افسوس که برخی از شدت لذت پول دیدن یا به پول فکر کردن بعضی چیزها را یادشان می رود! اهمیتی نمی دهم به کسی بر می خورد یا نه، بعضی چیزها را باید صراحتا گفت.
شاید ما مردم و شهروندان هم بخش دیگری از این پرونده مفصل باشیم، نمی دانم! به هر حال تمامی مسئولین و کارکنان و کارشناسان این اداره ها و سازمانهای متهم، خودشان هم جزئی از مردم هستند. امیدوارم تمام یا بخشی از آن به گوش آن مسئولین برسد.
نکات بی شماری از این پرونده هست که اینجا ذکر نشده است، اگر اشکال یا نکته ای در مورد این نوشته به نظرتان می رسد، مشتاقم آن را بدانم.
در همین زمینه:
سایت بالاترین: چگونه بندرعباس رکورد دار میزبانی از میهمانان نوروزی می شود؟