بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

یه بحث داغ

زیاد حرف نمیزنم. چون عصبانیم.
نمیدونم کی اولین بار مردم بندر رو دو دسته کرد و گفت اینا بندری ، اینا هم سرحدی...
کی اومد گفت که سرحدی ها اومدند بندر که پول جمع کنند و حق ما بندری ها رو بخورند ؟
کی گفت که سرحدی ها موجوداتی هستند که زبان دراز هستند و همه جا خودشون رو جا میزنند ...
کی گفت که سرحدی ها مانع پیشرفت ما بندری ها میشند ؟
یا از اون طرف ... می گند که شما بندری ها هیچی نیستید ، بدبختید ، اگه ما سرحدی ها نبودیم شماها هنوز باید توی کپر زندگی می کردید ... و از این حرف ها ....
یه بنده خدایی می گفت که یه روز دیدم یه بچه کوچیکی داره روی یه ماشین خط میندازه ، مادرش هم کنارشه و هیچی بهش نمیگه. می گفت رفتم جلو و وقتی به مادرش اعتراض کردم گفت که ای بابا بچه اس دیگه ، شیطنت می کنه تازه بذار بکنه ماشین مال این سرحدی هاست ! یا یه راننده تاکسی بندری که از گرما کلافه شده بود مثل ریگ به یه بنده خدایی که توی ماشین کولر دار بود فحش می داد که تو حق منو باضافه ارث بابام و بابا بزرگم و هفت جدمو خوردی ! یالا بیار پس بده وگرنه بیشتر فحش میدم !
آدم نمیدونه چی بگه به خدا ... توی وبلاگ یکی از بندری ها خوندم که عامل این همه معضل و بیکاری در بندرعباس و استان هرمزگان استفاده از نیروهای غیر بومی و ... است و تا تونسته بود به این نیروهای غیر بومی !! اعتراض کرده بود، از اون طرف هم یکی از همین سرحدی ها در اومده بود و تا تونسته بود به بندر و هر چی بندریه فحش داده بود و گفته بود که اگه ما نبودیم چنین بود و چنان بود، اخرش هم گفته بود شما بندری ها فقط دوتا چیز دارید : کمر باریک و سینه لرزون دختراتون ! آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه .... بله این چیزا رو باید گفت ...
این همه ملیت توی بندر هست ( به خاطر شرایط جغرافیاییش ) و سالهای ساله که باهم داریم زیر سقف آبیش و گرمای طاقت فرساش زندگی می کنیم. از وقتی که یادمه این موضوع تفکیک جغرافیایی جمعیت بندر وجود داشته. خوب درسته بندر الان با بندر ده سال پیش خیلی فرق داره و صد البته یه قشر خاص مسئولیت رشد فرهنگی و ظاهری شهر رو به عهده نداشتند. بندر مال بندریهاست و مال هر کسی که داره توش زندگی می کنه و همه با هم شهروند هستند تا زمانیکه با هم زندگی می کنند.اصلا به جا نیست که این همه حرف و حدیث درباره هم دربیاریم. یکی از شهرهای دیگه رو مثال بزنید که این مشکل رو داشته باشند ؟ به غیر از تهران که تک و توکی که ادعای اصیل بودن و باکلاس بودن دارند بعضی ها رو با لحن بدی به اسم شهرستانی صدا می زنند ... والا تهران که از همه ایران آدم توش هست این حرفا رو نداره به خدا...
اونایی که در مورد اشتغال حرف و حدیث زیاد دارند و می گند که توی این اداره ها همش پارتی بازیه و این صوبتا ... اگه عرضه دارید شما هم برید استعداد های همیشه خفه تون رو به همه نشون بدید و یه کاری بکنید و از یه جا شروع کنید ، اگه واقعا یه جا حقتون ضایع شده خوب خودتون پا پیش بذارید نه اینکه مثل خاله زنک ها بشینید حرف پشت سر مردم در بیارید ، این گوی و این میدان. البته من منکر فساد اداری که گریبانگیر همه اداره جات شده نیستم ...
یامی خوام به اون بنده خدایی که در مورد دخترای بندری حرف زده بود بگم که : در اینکه دخترهای بندری کمر باریک و سینه لرزون دارند شکی نیست ! (شوخی می‌کنم ، توهین نشه ! ) ولی اینکه اگه تو نبودی ما بندری ها هیچی نبودیم و این حرفا دیگه حرف مفته ! اینم از حماقتته که این حرفو می زنی بدبخت ! حالا از صدقه سر دولت به یه نون و نوایی رسیدی زر زیادی هم میزنی ؟
خلاصه اینکه نتونستم حرفم رو کامل ادا کنم چون مثنوی هفتاد من کاغذ میشه و باید یه همایش یک هفته ای با حضور همه برادران و خواهران بومی و سرحدی براش در نظر گرفت البته اگه خون و خونریزی نشه ! ولی همینقدر با زبون خودم بگم که آقا با زر زیادی هیچی درست نمیشه. اونایی که روشنفکر هستند و عقلشون میرسه و گذشت دارند که هیچ ، پس بقیه رو باید یه جوری توی راه آورد. خلاصه اینکه بندر مال همه ماست ، سرحدی یا بندری فرقی نمیکنه مهم اینه که پاستوریزه و خالی هر گونه کثافت و آلودگی باشه ! و دیگه اینکه این یکی از مشکلاتیه که ما داریم و هنوز خیلی راه مونده تا بتونیم این کلمه (( سرحدی ساهار !! )) رو از ذهن مردم پاک کرد. بیاید همگی از خودمون شروع کنیم ...