بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

آیا این پایان ماجرا است؟ یا آغاز ماجرای دیگری؟

همه چیز برعکس شد!

 نویسنده اصلی آن مقاله جنجالی، عاقلانه ترین راه را انتخاب کرد و با اظهار تاسف و تاثر شدید نسبت به حوادث پیش آمده در استان، خود را معرفی کرد.

در کامنت های پست قبلی، مطلب کاملی را برای اثبات اینکه انتخاب و چاپ همچین مقاله ای در اثر یک اشتباه مضحک بود نوشتم، اما خیلی ها در داخل و خارج وبلاگ بر این عقیده بودند که در این کار اهداف سیاسی بوده و ... چرا اینقدر قضیه را بغرنج می کنید؟ دوستان! همه چیز را همانطور که هست ببینید.

امیدوارم با روشن شدن قضیه، مشکلاتی که برای خانم الهام افروتن، که مسئول انتخاب و چاپ این مطلب بوده برطرف شود. حالا نه فقط وبلاگ نویس ها و اینترنتی ها، که همه منتظر نتیجه هستند، چون این خبر در سطح کشوری نیز پخش شده است.

جنجال نشریه تمدن هرمزگان اگر چه یک وجهه ظاهری و کلیشه ای داشت، که همان اعتراض عمومی مردم و جنبش برخی نیروها بود، اما در باطن یک چراغ زرد پر رنگ بود برای دیگر روزنامه ها و نشریات کشکی و غیر کشکی که به طور انبوده در استان و کشور به چاپ می رسند. همچنان خدا همه ما را به راه راست هدایت کند!

...........................................................................

این قضیه جنجالی نشریه باعث شد چند کلامی رو که قبلا در مورد جشنواره فجر نوشته بودم، الان با تاخیر بنویسم:

جشنواره بیست و چهارم فیلم فجر آغاز شد و تمام شد؛ اما در حالی که طبق معمول این همه سال، ما بندریها، ببخشید هرمزگانیها از مشاهده و لمس این اتفاق بزرگ فرهنگی و هنری از نزدیک محرومیم. دروغ چرا؟ جشنواره بوده، اما کجا؟ سالن مخروبه و کلنگی سینما انقلاب، آن هم هر چند سال یک بار.

این کاش مسئول یا مسئولینی که برگزاری و هماهنگی همچین برنامه هایی در حیطه وظایفشون هست، حساسیت بیشتری نسبت به این قضیه نشون می دادند. سالهاست در انتظار همچین جشنواره ای (و جشنواره های مشابه) منتظریم، ببخشید، آرزو به دل مانده ایم!

یکی از دوستان عقیده داشت که وقتی در بندر جشنواره فجر و امثالهم برگزار نمی شود، خوب نمی شود کاریش کرد و ما هم باید دست روی دست بگذاریم، چون از عهده من و شما خارج است که بتوانیم با چند کلام حرف، جشنواره ای را به شهری بیاوریم! خوب درست است! از عهده من و شما خارج است چون اصلا در حیطه قدرت و ظیفه من و شما نیست، اما دوست و دوستان عزیز، "خواسته مشروع" هم خوب چیزی است!

ابراهیم حاتمی کیا، با فیلم جدید "به نام پدر" طبق معمول هر سال، جوایز جشنواره بیست و چهارم را درو کرد و بعد از "چهارشنبه سوری" اصغر فرهادی، فیلم برگزیده تماشاگران شد. تجربه ثابت کرده که نگاه حاتمی کیا و سبک بکار رفته او در فیلم های "کلام محور" اش، مورد پسند عام و خاص است، چرا که همیشه حرفهای متفاوتی را برای گفتن دارد و اصلا همین هم یک چنبه مثبت است که در فیلم هایش همیشه حرفی برای گفتن دارد.

اینها در حالی است که فیلم "به رنگ ارغوان" همچنان به دلایلی، از سوی وزارت اطلاعات تحریم شده است. به گفته خود حاتمی کیا: "سیصد و شصت و پنج روز برای نمایش این فیلم در جشنواره صبر کردیم، اما ای کاش سیصد و شصت و پنج ثانیه روی آن فکر می شد."

این چند سطر رو هم در تاکید همان خواسته مشروع نوشتم! چون به فیلم علاقه دارم وگرنه از آنجا که الان تنور کمی داغ است، از این "خواسته مشروع" برداشت سیاسی نکنید لطفا!