مدتی بود اینجا به روز نشده بود و حسابی گرد و خاک گرفته بود. خوب وبلاگ نویسی کار سختی است! و البته حرفه ای، که من نیستم، اما سعی می کنم باشم، همیشه سعی کرده ام. شاید دلیل کم کاری در این مدت همین باشد؛ که بخواهی حرفه ای کار کنی اما ندانی چطور، چه بنویسی. هر چند این کم کاری را با فعالیت در فتوبلاگ کامیرا جبران کردم!
در حال ترجمه یکی از داستانهای کوتاه همینگوی هستم، به محض تمام شدن، نسخه اولیه را اینجا خواهم آورد. شاید این گام دوم در راستای حرفه ای شدن باشد! از قالب وبلاگ شروع کردم، چند ساعتی وقتم را گرفت تا آنطور که خواستم درش آوردم، مثل قدیمتر ها، که زیاد می نوشتم. درست نیست که ننوشتن را به گردن قالب بیاندازی، اما با این حال و هوای آبی بیشتر حس نوشتن پیدا می کنم!
نظرات شما در مورد همه چیز این وبلاگ، برای من ارزشمند است. دوستی پای تلفن موقع خداحافظی می گفت هیچوقت خداحافظی نکن، از خداحافظی خوشم نمیآید. گفتم پس چه بگویم؟ گفت مثلا بگو یک دو سه!
بر می گردم، یک دو سه...