بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

گلایه های این روزها

این روزها پای صحبت خواننده های جوان بندرعباسی که می نشینی، همه شان حرفی برای گلایه کردن دارند. اولین چیزی که همه از آن گله می کنند اوضاع مجوز است که دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد و تقریبا همه شان از گرفتن چیزی به اسم مجوز قطع امید کرده اند! صف های دوساله و سه ساله و گاها بیشتر مجوز، همینطور در حال طولانی تر شدن است. فلان آهنگساز از نحوه بررسی کارها در ارشاد گله می کند، فلان ترانه ساز از اینکه چرا به فلان جای شعرش گیر داده اند.

بعضی ها که دیگر خودشان را راحت کرده اند و خیلی راحت بعد از ضبط و هزینه های هنگفت آهنگسازی و تنظیم، ترانه آماده شده را با دست خودشان روی اینترنت پخش می کنند و برای رسیدن به شهرتی زود هنگام، همه چیز را، حتی زحمات و هزینه هایی را که پرداخته اند فراموش می کنند.

بعضی دیگر که کمی صبور ترند و انرژی بیشتری دارند و ارزش بیشتری برای کارشان قائلند و باباجونشون هم از اقشار متوسط جامعه هستند، با یکی دو نفر تهیه کننده و جندین کانال ماهواره ای در ارتباطند و کلاس کارشان در حد ساختن کلیپ، از بقیه بالاتر است! گلایه این دسته از خواننده ها معمولا این است که در دهه محرم، ساختن کلیپی مثل "نازی نازی ناز گل من"، آن هم وسط روز لب ساحل کمی سخت است! چون ممکن است بعضی ها از راه برسند و گیر بدهند!

برخی دیگر که شهرت کشوری و سابقه زیاد دارند، و با فلان خواننده معروف کشوری دوست صمیمی بوده اند، هم به وطن وفادار ترند و هم به کارهایشان. از سختی کنسرت دادن در ایران می نالند. از مبالغ گزاف ضبط در تهران و صدابرداران تهرانی که پول خونشان را از آدم می گیرند و مثل گرگ منتظرند تا شکارت کنند، از ظلم و جفایی که بعضی از خواننده ها مثل آقای ... در حقشان کرده اند تا خودشان معروف شوند! از نامردی برخی خوانندگان دیگر مثل آقای ... می نالند که برای رسیدن به پول و شهرت و زندگی در پایتخت بقیه را زیر پای خودش له کرد! و در ادامه این را می گویند که فلان بانک برای همان خواننده حکم جلب صادر کرده است، روزگار است دیگر ... و خلاصه از این دست حرفها!

همه شان از بیماری مزمن صدابرداری زنده از کنسرت در بندرعباس و عدم دانش کافی صدابرداران گله می کنند، حتی اگر این کنسرت در کیش و در یک سالن بزرگ و عالی توسط فلان خواننده برگزار شود! به قول یکی از خودشان: "صدابردار اگر به کارش وارد باشد، توی یک سالن کوچک، با همان صدای زیاد هم می تواند یک صدای خوب تحویل مردم بدهد که از کنسرت موسیقی زده نشوند!"

با همه این ناله ها و گلایه ها، که البته جزئی از کل بود، همه این خواننده ها و ترانه سرایان و آهنگسازان، صبح با یک ایده جدید، ترانه جدید و حس جدید شروع به کار می کنند و نتیجه اش چیزی می شود که ما هر روز می شنویم...

از گلایه ها و ناله ها که بگذریم، نوبت خبرهای جدید از موسیقی بندرعباس است. آلبوم مانگار 2، اثر زنده یاد ناصر عبدالهی در مراحل ورود به بازار است. نمی دانم صحت این خبر یا بهتر بگویم شایعه در چه حد است، اما برخی از دوستان نزدیک وی از آماده سازی و تنظیم نهایی این آلبوم خبر داده اند. احتمالا در صف مجوز است. یکی از دوستان ناصر که در حین گفتگو از گذشته و تعریف کردن خاطرات، این خبر را به من داد، یکی از ترانه های این آلبوم را برایم پخش کرد. به لحاظ حسی کار سنگین و آرامی بود، و به لحاظ کلام، بار مفهومی زیادی داشت که با صدای مرحوم ناصر بسیار تاثیر گذار شده بود که بعید می دانم به آن مجوز بدهند، لاقل این ترانه ای که من شنیدم. اگر شخصا به حق تالیف اعتقادی نداشتم، تا حالا حتما آن ترانه را از او گرفته بودم! اما صبر کردن برای شنیدن صدای ناصر عبدالهی ارزشش را دارد.

........................................................

بندرعباس سیتی خانه تکانی شد. سلام.