بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

بندرعباس سیتی

نگاه روزانه من به شهر بندرعباس و هرمزگان - بندرعباس سیتی

? Took your medicin


هر چی می خوایم در مورد سیاست ننویسیم نمیشه! آخه هر اتفاقی که دور و برمون میافته یه جوری به سیاست ربط داره مخصوصا الان که نزدیک انتخابات هم هستیم.

دیروز پنجشنبه، همراه تعدادی از هم دانشگاهیان عزیز در نمایشگاه آزاد اسلامی (دانشگاه!!) میهمان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری بودیم. گویا ایشون می خواستند به ما حالی کنند که کلاسشون از بقیه کاندیداها بیشتره چون مراسم رو توی یه تالار پذیرایی گرفته بودند و تازه به بیشتر دانشجوها کارت دعوت هم داده بودند.

یکی از فعالان سیاسی کشور سخنگوی این کاندیدا بود و همه صحبت هاش هم در نهایت به این ختم می شد که ما بهترین هستیم و در شزایط کنونی تنها کسی که می تونه شما رو خوشبخت کنه ما هستیم و .... خلاصه گوش مجانی گیر آورده بود!

توی حرفهاش هم اونقدر بقیه کاندیدها رو کوبید که دیگه صدای همه در اومد. آخرش هم یکی از بچه های دانشگاه هرمزگان اعتراض کرد، بعدش هم پرسید که نظر شما در مورد اینکه فلان کاندیدا وعده حقوق ماهیانه پنجاه هزار تومان رو داده چیه؟ ایشون هم یه جواب خیلی کوتاه و بی ربطی دادند که هیچ کس قانع نشد. اما منظورش این بود که اگه اونا ماست مجانی می دند ما هم ماست مجانی می دیم با یه مَن کره روش! شما فقط به ما رای بدید ! خلاصه این از سخنرانی ...

در پایان هم ضیافت ناهار با خوشی و شادی هر چه بیشتر برگزار شد و انصافا ملت دانشجو ثابت کردند که همیشه نسبت که آینده کشورشون حساس هستند !

و اما در حواشی این مراسم:

طبق معمول برادران و خواهران دانشگاه آزاد آبروی دانشگاه رو خریدند و یه بار دیگه ثابت کردند که همیشه در صحنه هستند، حتی با شکم خالی! و اصلا هم برای ناهار به اونجا نرفته بودند !

در طول مراسم دو تا از صندلی ها که دو تا آقای خپل روشون نشسته بودند شکست و ما نفهمیدیم که اون دو نفر خیلی سنگین بودند یا اینکه صندلی ها خیلی بی ظرفیت بودند ! من هم طبق معمول پشیمون از اینکه چرا دوربینم رو نبرده بودم ...

یه سری برگه نظر خواهی بین حضار پخش شد که من چند نمونه از نظرات بسیار موشکافانه ای رو که دیدم براتون می نویسم :

_ تمومش کن یا تمومت می کنم !

_ پس این ناهار چی شد ؟

_ ما گشنمونه ...

_ چند نمونه کاریکاتور از سخنران محترم !

_ ... ( قابل نوشتن نیست !! )

البته شماره تلفن بعضی ها هم روی این برگه ها دیده می شد اما آقایون به شدت تکذیب می کردند و می گفتند که توطئه ای بیش نیست!

از شوخی گذشته یکی از دوستان چیزی نوشت که حیفم اومد اینجا ننویسم :

من نظر خاصی ندارم، اما ناپلئون گفته چیزی رو بگو که بتونی بنویسی و چیزی رو بنویس که بتونی امضا کنی و چیزی رو امضا کن که بتونی عمل کنی !

امضا .... دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی

قضاوت با خودتون.

در حاشیه انتخابات: این عکس منو کشته! این هم طرفداران پر و پا قرص آقای هاشمی. این هم هشدار نیروی انتظامی در مورد همون طرفدارها.

بعضی ها می گند کار آزموده را آزمودن خطاست، نظر شما چیه؟

...................................................................

همچنان در اندیشه فتوبلاگ شدن، عکس پانوراما از راهرو دانشگاه آزاد و کتابخانه قرمز رنگ در سمت راست. این هم عکس اصلی با سایز بزرگ.

 

   A panoramic view of a long corridor and the yard of Islamic Azad University in
   Bandar Abbas, Iran. The red Building over right is the Library
.
   Click to see the original size.