"همیشه حرفی برای گفتن هست." این اولین جمله ای بود که سه سال پیش توی اولین پستم توی پرشین بلاگ نوشتم. اما متاسفانه به دلایلی آرشیو یکسال اول وبلاگ پاک شد. البته اون موقع خودم هم درست و حسابی نمی فهمیدم که چی دارم میگم!
بلاگ اسکای به دلایلی بازی در آورده. بعضی ها ربطش دادند به انتخابات و دستگیریها و درگیریهای اخیر. کسی چه می دونه ؟ قبلا هم گفته بودم که توی ایران هیچ اتفاقی قابل پیش بینی نیست مخصوصا اگه اون اتفاق نزدیک انتخابات بیافته ! حالا هر انتخاباتی! اما هنوز هیچ خبر رسمی از فیلتر شدن بلاگ اسکای منتشر نشده. می گفتند توی تهران باز میشه اما وقتی با یکی از دوستان تهرانی که اینکاره است صحبت کردم، با قاطعیت گفت که بلاگ اسکای فیلتر شده. چون با فیلتر شکن باز میشه ولی در حالت عادی باز نمیشه. خوب البته سایت یاهو هم با فیلتر شکن باز میشه ... مهم اینه که فعلا نفس می کشه.
هر چی بیشتر به انتخابات نزدیک میشیم تنش ها هم بیشتر میشه. این اواخر قضایا خیلی شیر تو شیر شده.
می گند یکی از کسانی که خودش مدتها توی شورای نگهبان بوده و کارش بررسی صلاحیت افراد برای انتخابات بوده حالا خودش کاندید ریاست جمهوری شده و اتفاقا رد صلاحیت هم شده ! سوال اینه که کسی که خودش صلاحیت کاندید شدن نداره چرا باید در سمتی باشه که صلاحیت بقیه رو بررسی کنه؟ آیا مشکل از خود شخصه؟ یا از شورای نگهبان؟ یا قضیه چیز دیگه ایه ؟
و "اون بیچاره الان داره دق می کنه !" ... و ما همچنان سرگردان در پی پرتقال فروش ...
و همچنان در حاشیه انتخابات:
"بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد ..."